سرمقاله 954
مسئول از کف رفتن
یک دهه طلائی برای ایران کیست؟
این هفته، عراقچی وزیر امور خارجه ایران به چین سفر کرد. این سفر پس از آن
انجام شد که آقای عراقچی همه کشورهای منطقه را که برخی در اندازه یکی از
جزایر ایران هم نیستند، طی ماه های گذشته پیمود تا به حساب خود و حکومت
ایران آنها را از همکاری با اسرائیل برحذر دارد یا به حمایت از "جبهه
مقاومت" تشویق کند. شکست آن سفرها از روز نخست اشکار بود، زیرا پشت جبهه
ایران، که خود را محور جبهه مقاومت می انگاشت، از نظر رضایت مردم و بویژه
وضع اسفناک اقتصادی ایران بسیار ضعیف است. همین پشت جبهه ضعیف اجازه نداد
که ایران بتواند با قدرت از همپیمانانش درمنطقه دفاع کند. اگر راس نظام
نگاه تخیلی و خوش خیالانه به غرب و نظام جهانی نداشت، نخستین سفر عراقچی
باید به جای کشورهای منطقه، چین می بود تا ابتدا پشت جبهه داخلی تقویت شود
که کار به اینجایی که اکنون کشیده است نکشید.
طی همین چند ماه وضع اقتصادی کشور، چه براثر کارشکنی های داخلی، چه به دلیل
سپرده شدن سرنوشت مردم به سرمایه داری تجاری و بانک ها خصوصی و صادرکنندگان
مواد خام، و چه بر اثر توهم نظام نسبت به غرب به شکلی سریع و اسفناک سقوط
کرده است و روزبروز شمار کسانی که نمی توانند حداقل یا متوسط سطح زندگی خود
را حفظ کنند و امیدی هم به بهبود اوضاع ندارند افزوده می شود. در حالیکه
اگر یک راهبرد صحیح و روشن توسعه همکاری های نظامی و اقتصادی با روسیه و
چین در طی سال های گذشته در پیش گرفته شده بود اکنون بسیاری از این دشواری
ها می توانست وجود نداشته باشد.
بدین ترتیب است که با قاطعیت می تواند گفت که ایران یک
دهه طلایی برای پیشرفت های اساسی و پیوستن
به قافله اقتصادهای شرق اسیا را از دست داد و در پایان این دهه با اقتصاد
ویران، خط فقر نگران کننده، نارضایتی و عدم انسجام داخلی، در وحشت از قدرت
هایی است که برای تکه تکه کردن آن دندان تیز کرده اند.
چین ستیزان، مرتجعان داخلی، اقتصاددانان کم سواد و پرمدعا، سرمایه داران
تجاری و پتروشیمی ها و فولادی ها و صادرکنندگان مواد معدنی و خام داخلی؛
خیالپردازدهایی که جهان را هنوز در دوران قدرقدرتی غرب می بینند و منتظر
معجزه برجام و به خاک نشستن چین با خنجر ایران نشسته اند، همگی در این
خیانت اشکار ملی سهم دارند.
با اینحال اگر سفر دیرهنگام عراقچی به چین نشانه درس گیری از این گذشته
باشد، هنوز جای امید برای یک ایران واحد با اقتصاد پویا و شکوفان وجود
دارد. ولی این نیاز به یک عزم حکومتی و ملی برای بهره گیری از ظرفیت های
چین و پیوند زدن کامل ایران به اقتصادهای شرق اسیا دارد که هنوز نشانه ای
از آن به چشم نمی خورد...
ادامه |