سر مقاله
راه توده 560
چه کسی
در ج. اسلامی
باید به مردم
پاسخ بدهد؟
از جمله ترفندهای مخالفان اصلاحات در جمهوری اسلامی تشویق نامه
نگاری، تحصن و انواع اعتراض ها با سمت گیری انتقادی از دولت
است. آنها همین سیاست را در دوران ریاست جمهوری خاتمی پیش
بردند و متاسفانه نتیجه هم گرفتند!
اندک زمانی از روی کار آمدن دولت محمد خاتمی نگذشته بود که
مخالفان اصلاحات جبهه انتقاد و نامه نگاری به رهبر را بست و
جبهه انتقاد و نامه نگاری به خاتمی را گشود. انتقاد از خاتمی
زیر پوشش "نامه نگاری" و سوال از او باز شد. برخی نیروهای
اپوزیسیون خارج کشور نیز در همین چاله افتادند و پاسخ به همه
مشکلات کشور متمرکز شد روی دولت خاتمی. بویژه از جانب کسانی که
انتخابات دوم خرداد را تحریم کرده بودند. ما اکنون نیز هم در
داخل و هم درخارج از کشور شاهد همین پدیده هستیم. حال یا بصورت
مقاله و باصطلاح تفسیر سیاسی و اقتصادی و یا نامه نگاری مستقیم
به روحانی.
در همان دوران
راه توده دست به افشای این توطئه زد و یکسال و چند ماه پس از
انتخابات دوم خرداد در
سرمقاله شماره 73
راه توده – مهر ماه 1377- نوشت:
"دولت،
تشکلهای موجود، رهبران احزاب و سازمانها و اپوزیسیون خارج
کشور، نه محمد خاتمی بلکه رهبر را باید خطاب خواستها، شکایات،
گلایهها و ... خود قرار دهند، تا مردم عملا بدانند نهاد رهبری
در کدام جبهه ایستاده است!"
راه توده با اشاره به توجیهاتی که در تایید نامه نگاری به
خاتمی ارائه می شد توضیح داد:
"اعتراض
به رئیس دولت (خاتمی)، عملا کانون اصلی مقاومت در برابر مردم
را در سایه قرار می دهد. شاید عده ای بر این عقیده باشند که
با نامه نویسی خطاب به ریاست جمهوری، اختیارات محدود قانونی
ریاست جمهوری را به نمایش می گذارند. این اندیشه، حتی اگر با
حسن نیت هم دنبال شود، در عمل به سود جبهه ضد اصلاحات تمام می
شود. درحالیکه رهبر جمهوری اسلامی در هر امری دخالت دارد و
عملا در برابر دولت قرار گرفته است، چرا نباید هر نوع اعتراض،
خواست، شکوائیه و یا هر اقدام اعتراضی دیگری خطاب به شخص او
باشد؟ چرا نباید او را ناچار به پاسخگویی در برابر حوادث کرد؟
چرا نباید رئیس مجلس (ناطق نوری) را خطاب قرار داد، چرا
نمایندگان مجلس (مجلس پنجم) را نباید به زیر سوال کشید؟ چرا
قوه قضاییه را (آن زمان شیخ محمد یزدی رئیس آن بود) نباید مورد
خطاب قرار داد؟ "
راه توده از دولت خاتمی نیز خواست که خود نیز از این شیوه
استفاده کند. و نوشت:
"بنظر
ما، دولت نیز باید از همین شیوه استفاده کند. کاری که در مورد
دستگیری شهردار تهران و در جریان نامه سرگشاده محمد خاتمی به
رهبر جمهوری اسلامی صورت گرفت و نتیجه هم داد. رئیس قوه قضاییه
برگزیده مستقیم رهبر است، رهبران و مدیران بنیادهای عظیم مالی
برگمارشده از سوی رهبرند، اعضای شورای نگهبان به فرمان رهبر
کار میکنند. بنابراین چرا نباید در باره عملکرد همه این
ارگانها و نهادها و اشخاص برگمار شده، مستقیما از رهبر سئوال
کرد و هر اعتراضی چرا نباید مخاطبش او باشد؟ چرا نباید او را
دعوت به مصاحبه مطبوعاتی و یا پاسخگویی مستقیم رادیویی به مردم
کرد تا درباره عملکردش پاسخ بگوید؟ "....
ادامه |