سرمقاله 644

گربه رقصانی برجامی ترامپ

روی بام ویران اقتصاد ایران

اقتصاد ایران در بحران است و برخی این بحران را به تعلیق برجام و گربه رقصانی کاخ سفید از چند ماه پیش برای لغو برجام از سوی امریکا مربوط‌ می‌دانند. ولی در واقع بحران اقتصاد ایران ربطی به برجام و لغو آن از سوی ترامپ ندارد. مسئله معکوس است. از آنجا که اقتصاد کشور ما به طور ساختاری دچار بحران شده یعنی سرنوشت اقتصاد و جامعه به خارج از خود و به تجارت خارجی گره خورده است، سرانجام برجام و لغو برجام از سوی ترامپ برای اقتصاد ایران تعیین کننده شده است. ما در گذشته نیز شرایط بسیار سخت تر از این گربه رقصانی ترامپ بر سر برجام را در روابط خارجی داشته‌ایم ولی دچار چنین بحرانی نشدیم که اکنون هستیم. مثلا در سالهای نخست انقلاب که هم جنگ بود و هم امریکا و غرب ایران را به طور جدی تهدید و تحریم کرده بودند چنین احساسی از استیصال و فروپاشی نه در دولت و نه در مردم وجود نداشت. به دو دلیل. دلیل نخست آنکه در آن زمان تجارت خارجی هنوز اینچنین در اقتصاد ایران تاثیری بنیانکن بر جای نگذاشته بود. دوم و مهم تر آنکه دولت و اندیشه اقتصادی حاکم به ضرورت و امکان بکارگیری سازوکارهای مختلف برای مهار مشکلات اقتصادی اعتقاد داشت. مثلا نظارت بر واردات و جلوگیری از ورود کالاهای لوکس و غیراساسی؛ در میان گذاشتن مشکلات با مردم؛ سهمیه بندی؛ اداره بنگاه‌های اقتصادی عمومی بر مبنای غیرسودآوری به قصد کمک به رشد تولیدکنندگان کوچک و تدابیری شبیه به آن. امروز در هر دو این عرصه‌ها وضع به گونه‌ای دیگر است. هم اقتصاد ما بشدت به تجارت خارجی گره خورده و هم ایدئولوژی اقتصادی حکومت، خود را از بخش مهمی از ابزارها و تدابیری که‌ می‌تواند به مهار و جلوگیری از گسترش بحران یاری رساند محروم کرده است. 

از این جهت یکی از بزرگترین مشکلاتی که امروز اندیشه و ایدئولوژی اقتصادی در کشور ما با آن روبروست آن است که معیار خود را از دست داده است. یعنی مبنایی برای سنجش برنامه‌ها و تدابیر اقتصادی و نتایج و پیامدهای آن در اختیار نداریم. این فقدان معیار به رشد مافیای اقتصادی میدان داده است. یعنی آنها هستند که در این فضای نبود معیار رشد‌ می‌کنند... ادامه

بشنوید!

1- 2

دو سخنرانی و پرسش و پاسخ

در دانشگاه امام صادق

در محافل و همایش های دانشگاهی و در بنیادهای علمی ایران کلیدی ترین بحث ها درباره مهم ترین رویدادهای اقتصادی وسیاسی و اجتماعی ایران جریان دارد که رسانه های داخلی به آنها نمی پردازند و حکومت سعی می کند با این سانسور، اجازه عمق یافتن آگاهی عمومی را ندهد. علیرغم این سانسور، در داخل کشور، آگاهی ها بسرعت در حال تکامل است و فرسنگ ها از آگاهی مهاجرین سیاسی در تمام عرصه های داخلی دور است و مهاجرین سیاسی همچنان در پیچ و خم رهبر شدن و حزب ساختن گرفتارند. همین گرفتاری موجب شده تا تکاپوهای غیر مرتبت با اوضاع ایران از سوی مهاجرین سیاسی (چپ یا راست) بازتابی در داخل کشور نیابد و در واقع داخل به راه تکاملی خود می رود و مهاجرت به درجا زدن و گاه به عقب رفتن ادامه میدهد. ما سعی خواهیم کرد صدای این تکامل در داخل کشور را تا آنجا که در توان داریم و امکاناتمان اجازه میدهد بازتاب دهیم. به این امید که چشم و گوش ها در خارج از کشور باز شود. از جمله سخنرانی ها در همایش های "اول ماه مه"، سخنرانی ها درباره انقلاب اکتبر، پرسش و پاسخ ها درباره بحران ارز و ریشه های بحران اقتصادی در جمهوری اسلامی که همگی در دانشگاه های ایران برپا و مطرح شده اند. در این شماره راه توده دو نمونه را می شنوید.

73 سال پیش

 73 سال از پایان جنگ دوم جهانی و شکست آلمان هیتلری که نقش تعیین کننده در آن را با بیش از 20 میلیون قربانی، اتحاد شوروی و ارتش سرخ داشت می گذرد. این عکس لحظه فتح برلین بدست ارتش سرخ و پایان کار رژیم هیتلر است. پرچم سرخ اتحاد شوروی برفراز بلندترین بنای برلین. اگر نبود این پیروز و شکست، فاشیسم جهان را فتح کرده بود. امسال نهم ماه می، عظیم ترین رژه ارتش باز سازی شده روسیه (پس از فروپاشی اتحاد شوروی)  به مناسبت همین پیروز در مسکو و چند شهر دیگر روسیه برگزار شد که در آن خیره کننده ترین سلاح ها به نمایش در آمد.

سازمان نظامی آغاز شد!