رحمان هاتفی

30 خرداد در تاریخ ج. اسلامی
کابوس ترور
4 دهه بر تحولات ایران اثر گذاشته

بیاد آوریم که بزرگترین اتهام حزب توده ایران در آن دوران شاه اعتقاد به "پارلمانتاریسم" و مبارزه پارلمانی بود و این گناه نابخشودنی حزب ما بود. انقلاب 57 که عمدتا با تکیه بر تظاهرات و تحصن و اعتصاب پیروز شد، ورشکستگی استراتژی ترور را نشان داد اما بصورت همزمان امکان‌های نوینی را برای گسترش فعالیت های تروریستی در اختیار بخش مذهبی انقلاب قرار داد. ظرفیت ویرانگر این فعالیت را در فاجعه‌هایی نظیر 30 خرداد یا 7 تیر و 8 شهریور و کشته شدن آیت‌الله بهشتی و محمد علی رجایی و جواد باهنر از یکسو، و جنایت در زندان ها و  اعدام های حکومتی از سوی دیگر شاهد شدیم. نمونه بارز این مرحله قتل های زنجیره ای و یا حوادث پس از کودتای انتخاباتی 22 است.

هوشنگ تیزابی

راه توده

شماره 369     دوشنبه 19 تیر ماه 1391

فریبرز صالحی

ابوالحسن خاطیب

سعید آذرنگ

فرزاد دادگر


یادمانده‌های علی خدائی- 83
بمناسبت سالگرد
کشته شدن رحمان هاتفی
آیا کیهان را
توده ایها
اداره می‌کردند!

---------------------------------------

یادهای باقی مانده
 از رحمان هاتفی

شکوفه ای
در فصل
دوست داشتن!

در تیرماه 1379 در شماره 97 راه توده، نوشته نسبتا کاملی درباره رحمان هاتفی منتشر شد که آن زمان اعلام نشد نویسنده این مطلب کیست. در یادمانده های این هفته (شماره 83) علی خدائی گفت که این مطلب را او نوشته و باز انتشار آن را نیز توصیه کرد. از آنجا که این مطلب در راه توده چاپی منتشر شده، آن را تنها بصورت "پ. د. اف" می توانیم عینا منتشر کنیم که با کلیک کردن روی عنوان بالا قابل دیدن و خواندن است.

---------------------------------------

هشت قطعه
از خوابگونه های
رحمان هاتفی

---------------------------------------

اجلاس فوق العاده مجلس خبرگان
آخرین خفتگان
در سیاهی
شب بحران
چشم باز کرده اند
----------------------------------------
دربار شاهنشاهی از بیم شورش مردم
و گرایش به سمت احزاب ملی و مردمی
اقتصاد کشور را نظامی کرده بود.

اقتصاد نظامی
زمینه ساز
کودتای28مرداد شد

تاریخ حزب کمونیست و حزب توده ایران
 عبدالصمد کامبخش

------------------------------

محاصره بهارعربی
با کمربند
اخوان المسلمین
اومانیته- اذرفریتاش

---------------------------------
تمدن برتر
نامی تازه برای
برتری و سلطه!

ترجمه جعفر پویا
-----------------------------

تلاش درکشور"مالی"
برای تشکیل
دولت وحدت ملی

 

سپاه و روحانیت، دو بازوی
موقعیت باخته در ج.سلامی

 

از همان آغاز پیروزی انقلاب57، دو قشر برای قدرت خیز برداشتند : روحانیت و سپاه. اتفاقا رهبری انقلاب و نه آقای خامنه‌ای که این عنوان را پس از انقلاب روی خود گذاشته نیز روی حضور دو قشر در عرصه کار اجرایی و اقتصادی حساسیت داشت و با آن صریحا مخالف بود: یعنی هم روحانیت و هم سپاه.
هیچکدام از این دو به سخن و منع آقای خمینی که برخاسته از یک تجربه تاریخی بود گوش نکردند و اکنون هر دو می روند که سرنوشت یکدیگر را تکمیل کنند.
اندکی پس از پیروزی انقلاب آیت الله خمینی برای آنکه بهانه ای دست روحانیت برای حضور در عرصه اجرایی و دولتی ندهد به قم رفت و وظیفه خود را در حد نظارت بر امور دانست. البته در میان روحانیان سیاستمداران برجسته و میهندوستی وجود داشتند و وجود دارند که محروم کردن ایران از حضور و خدمت آنان کار خردمندانه ای نبود و نیست، اما سخن آقای خمینی در واقع این بود که اگر روحانیت می خواهد کار اجرایی و دولتی انجام دهد بهتر است لباسش را درآورد و وارد عرصه اجرایی شود تا اگر وضع چنانکه او پیش بینی می کرد خراب شد به حساب روحانیت که از نظر وی یک وظیفه معنوی و نظارتی دارد خدشه ای وارد نیاید. روحانیت به سخن آقای خمینی گوش نکرد که هیچ عکس آن هم عمل کرد.
همین حساسیست را وی در مورد سپاه نیز داشت و بارها سپاه را از ورود به عرصه سیاسی و کارهای اجرایی و اقتصادی نهی کرده بود و تا زمانی که خود زنده بود نیز مانع آن شده بود. همین نهی و همین ممانعت خود نشانه آن بود که وی در فرماندهان سپاه یک گرایش به قدرت طلبی سیاسی را تشخیص داده بود که بنظر وی می توانست شیرازه نیروی دفاعی ملی کشور را از هم بگسلد و آن را عرصه تاخت و تاز و کشمکش های سیاسی کند. تجربه نشان داد که این هم درست بود. البته در میان سپاهیان نیز قطعا شخصیت های میهندوست وجود داشتند و دارند که کسی مخالف با فعالیت سیاسی علنی و شفاف آنها نیست، همچنان که صدها تن بودند   ... ادامه

 

--------------------------------------------------------------

 

چهره های درخشان - مریم فیروز
صادق هدایت
انسانی که دوباره باید شناخت

 

 

صادق هدایت، عبدالحسین نوشین و لرتا

 

در ناهار خوری ما نیمکت چوبی بود که تابستان‌ها روی آن تنها یک تکه کتان علفی می‌انداختیم. تعارف کردم که بنشیند و خودم و شوهرم در پی پذیرائی برآمدیم. دوست دیگری که همراه ما بود با خستگی زیاد خود را روی نیمکت انداخت و او چنین می‌پنداشت که روی آن تشک نرمی است و اکنون پاهای خسته او را با نوازش دربر می‌گیرد، ولی بدبختانه چوب سخت نوازش سرش نمی شود و او یکباره داد زد: ‌ای وای پدرم درآمد!

صادق خونسرد ایستاده بود و همان طور که خوی او بود نفس را با صدای از بینی بیرون می ‌داد. خیلی آرام گفت:

راستی! تا الان نمی دانستیم که پدر شما از کجایتان در می‌آید!

البته این جانب از خنده به روی زمین افتاده بودم و گمان کنم تنها کسی که نمی‌خندید و تند تند می‌پرسید "علت شادی چیست؟" خود صادق بود .....

 

--------------------------------------------------------------------------------------

 

 

30 هزار عراقی
 قربانیان شکنجه
در زندان های عراق
«یونگه ولت» چاپ آلمان- ترجمه عسگر داوودی

 به فیسبوک

راه توده

بپیوندید

---------

آرشیو جدید
19 سال
راه توده

-----------

بایگانی

راه توده اینترنتی از شماره 1 تا آخرین شماره ای که در برابر خود دارید

--------

بایگانی

راه توده چاپی از شماره 1 تا 127 (1373 - 1378)

--------

 جستجو

مطالب منتشره در راه توده اینترنتی

--------
 زنان 
--------
 سایت ها
--------
 تماس با  راه توده

حساب بانکی
Vernis
PostbankEssen
KontoNr. 0517751430
BLZ: 360 100 43
Germany

برای خارج از آلمان :

IBAN DE42360100430517751430

BIC PBNKDEFF

Tel:+49-30-36759721 آدرس پستی
Vernis
Postfach 200208
13512 Berlin
Germany

 

 

نقل مطالب منتشر شده در این سایت طبق
GNU و GFDL
با ذکر منبع آزاد است