چهرههای درخشان – مریم فیروز – 4 قصه پر رنج مادران صلح و رنج در ایران
موهای مشکین داشت و نامش مشکین بود. زنی بود که نمی شد او را پیر خواند. موهای مشکین پرچین و شکنش دور و بر چهره بازش را گرفته بودند. چشمان سیاه گیرائی داشت. در جوانی نمکین و خوشگل بوده و اکنون خانمی بس خوشرو و با نمک بود. تنها یک پسر داشت. از زندگی زناشوئی نه تنها خوشی ندیده بود بلکه با درد فراوان این دوران را گذرانده بود و تنها خوشی و تنها امیدش همین پسر بود. او هم از گروه مادرانی بود که در دوران رضاشاه زندان قصر برایش کعبه آرزوها شده بود. پس از برکنار شدن دکتر مصدق و کودتای زاهدی او را دیدم. چه پژمرده و چه شکسته شده بود. گمان کردم که بیمار است. |
|
|
|
راه توده شماره 531 پنجشنبه 12 آذرماه 1394 |
|
|
محمدعلی افراشته |
رحیم نامور |
مرتضی کیوان |
دکتر تیزابی |
|
|
|
حساب بانکی برای خارج از آلمان : IBAN DE42360100430517751430 BIC PBNKDEFF |
Tel:+49-30-36759721 |
آدرس پستی |
نقل مطالب منتشر شده در این سایت طبق |
آمار این سایت از طریق برنامه موزیلا قابل مشاهده است |