پاسخ شاه به دگر اندیشان: زندان و تیرباران

قرعه تیرباران های 52

بنام گلسرخی و دانشیان افتاد!

سال 1352، سالی است که شاه تنها یک پاسخ برای دگراندیشانی که به قیمت جان خویش می خواستند فعالیت سیاسی کنند داشت: گلوله.

جوخه های اعدام آماده اجرای احکام دادگاه های نظامی بودند. این دادگاه ها که در جمهوری اسلامی تبدیل شده اند به دادگاه انقلاب، پیاپی احکامی را که بازجویان ساواک روی پرونده های بازجوئی می نوشتند صادر می کردند. شاه نفس دگراندیشان و منتقدان سیاسی خود را می گرفت و از آنسو، محدودیت های اندکی را برای آندسته از روحانیون که مانند آیت الله منتظری بودند در نظر می گرفت و دادگاه های نظامی، برای این روحانیون که شمارشان در مقایسه با دگراندیشان بسیار کم بود، احکام زیر دهسال زندان صادر می کردند. مساجد و حسینه ها و منبرها برقرار بود به این شرط که پا در کفش رژیم نکنند

راه توده

شماره 488  پنجشنبه 18 دیماه 1393

ابوتراب باقرزاده

ف. م. جوانشیر

مرتضی کیوان

مریم فیروز


ضرباتی

که به انقلاب 57

و حزب توده ایران

وارد آوردند!

احمد روشنگر

"احمد روشنگر" که نوشته او را برای انتشار در راه توده ارسال داشته اند، یکی از مطرح ترین و آگاه ترین محققان کهنسال تاریخ معاصر ایران است. آنچنان که از نوشته وی بر می آید، وی در سالهائی که زنده یاد کیانوری از زندان جمهوری اسلامی بیرون آمده و در خانه ای اجاره ای که دختر وی در میدان سنائی تهیه کرده بود و او به همراه مریم فیروز در آن زندگی می کرد مراوده و دیدار داشته است. پیش از آن که در پی نام و هویت وی باشید – که بموقع خود اعلام خواهیم کرد- به اطلاعات و نوع نگاه وی به رویدادهای پس از انقلاب 57 که وی طرح کرده توجه کنید. ما این نوشته را به آن دلیل که اندکی بلند است و از دو بخش نوشته شده به دو قسمت کرده ایم که قسمت اول را در این شماره راه توده و قسمت دوم را در شماره آینده راه توده منتشر می کنیم.

--------------------------------

ایران و امریکا

تاثیر آشکار

دو انتخابات

بر یکدیگر

-----------------------------------

حوادث مهمی

در کمین

ایران است؟

عسگر داوودی

-------------------------------------

خاطرات سایه

(پیر پرنیان اندیش)

مرتضی کیوان - 1

دوران جوانی

سایه، شاملو و کسرائی

همگام با نیما

------------------------------------

رویدادهای ایران

از انقلاب مشروطه تا انقلاب 57

دلارهای نفتی

در رگهای فاسد

رژیم شاه!

 سال 1352، نیز سال تیرباران های سیاسی و زندان های بلند مدت برای فعالان سیاسی است. درعین حال که فساد همراه با دلارهای باد آورده نفتی، چون سرطان خون در رگهای رژیم جاری است. اخبار مهم این سال را به نقل از کتاب مستند "رویدادهای ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب 57" به همت دکتر باقر عاملی می خوانید. دکتر باقر عاقلی مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و سپس فروشگاههای تعاونی سراسری کشور در زمان شاه بود و از جمله کارگزاران پاکدست و شایسته آن دوران که رژیم او را هم تحمل نکرد و راهی خانه اش کرد. پس از انقلاب دستگیر شد اما هیچ مدرکی دال بر آلودگی به فساد مالی و یا سیاسی از او نیافتند، درعین حال که مغضوب رژیم گذشته نیز بود. به همین دلیل چند سالی در زندان ماند و سرانجام آزاد شد. او در همین دوران دست به کار تحقیقات تاریخی شد و کتاب "از انقلاب مشروطه تا انقلاب 57" محصول این تحقیقات اوست. او تا زمانی که زنده بود به امور تحقیقاتی ادامه داد. آنکس که نداند، نخواند و ندادند که چه گذشت، هرگز نمی تواند درک کند چه می گذرد. به همین دلیل بارها توصیه کرده ایم این روزشمار را با دقت بخوانید.

---------------------------------------

در اروپا

انتخابات

خوب است

اگر «چپ»

 برنده نشود!

اشپیگل آنلاین – ترجمه رضا نافعی

---------------------------------------

در انتخابات یونان

پهلوی اتحادیه اروپا

از چپ شکاف

بر میدارد

ترجمه و تدوین آذرنگ

---------------------------------------

پنجره ای برای

 بازگشت اسلامگرایان

در تونس
اومانیته- ترجمه م. الف آذرفریتاش

 

سرمقاله راه توده 488

"بسیج" پیاده نظام کودتائی

که نقشه آنرا فرماندهان سپاه دارند

امروز شمار چشمگیری از مردم از خود می پرسند اصولا "بسیج" چیست و هدف آن کدام است و ضرورت تشکیل و گسترش آن در کجاست؟ این پرسشی است که بیش از همه خود فرماندهان سپاه و بسیج و بیت رهبری در پاسخ به آن درمانده اند.

بسیج در آغاز انقلاب برای مقابله با خطراتی که کشور را تهدید می کرد بوجود آمد و بطور عمده در جریان جنگ با عراق به سازمانی متشکل از افراد داوطلب که در کنار نیروهای رسمی نظامی و سپاه عمل می کردند وارد جنگ و دفاع شد. با پایان جنگ عملا نقش بسیج پایان یافت و فعالیتی نداشت. با رای 20 میلیونی مردم به محمد خاتمی در دوم خرداد 76 که نشان از دست رد جامعه به سینه جناح راست حاکم و مورد پشتیبانی رهبر داشت، این فکر در بیت رهبری و فرماندهان سپاه بوجود آمد که مقابله با این رای از طریق نظامی و عادی ناممکن است و احزاب راست از نوع موتلفه اسلامی نیز در جامعه بی ریشه تر از آن هستند که بتوانند حدی از آمادگی و تجهیز در شرایط بحران به نفع حکومت بوجود اورند و پشتوانه آن باشند. در این شرایط رویکرد جدیدی به شکل تبدیل کردن بسیج به یک تشکیلات و حزب مسلح شکل گرفت، حزبی که بدنه و بازوی سپاه پاسداران نیز هست. این بسیج جدید از نظر اهداف و ساختار با آن بسیج دوران جنگ که فقط جنبه نظامی و شرکت داوطلبانه در دفاع داشت هیچ ربطی ندارد و تنها نام آن را حفظ کرده تا هم از اعتبار ملی آن بدلیل شرکت در جنگ بهره گیرد و هم جنبه نظامی آن را توجیه کند. 

انتخابات دوم خرداد ضمنا و بویژه داده نوینی را وارد عرصه سیاسی کشور کرد و آن هم مشارکت 70 درصدی و رای بیست میلیونی محمد خاتمی بود. میزان مشارکت در انتخابات از آن پس به اندازه نتیجه انتخابات مهم شد. پس از دوم خرداد انتخابات با مشارکت کم به معنای عدم مشروعیت رئیس جمهور و بیش از آن به معنای رفراندم و همه پرسی علیه رهبر تلقی می شد. این وضع تضاد نوینی را بوجود آورد: انتخابات با مشارکت بالا یعنی انتخاب یک تحول خواه و انتخاب با مشارکت پائین یعنی رای منفی به رهبر. سازماندهی حزبی بسیج ضمنا پاسخ و راه حلی برای این تضاد تلقی می شد.  

در اواخر سال 76 و با انتصاب سردار حجازی و سپس سردار ذوالقدر این رویکرد نوین حزبی کردن بسیج آغاز شد. لازمه این حزبی شدن گسترش فعالیت های بسیج به عرصه های غیر نظامی مانند امور فرهنگی، آموزشی، ورزشی و غیره بود. ایجاد واحدهای مختلف بسیج به اصطلاح 20 میلیونی با ساختار حزبی در دستور قرار گرفت و بتدریج سازمان های حزبی زیر تشکیل و راه اندازی شدند: سازمان بسیج اساتید، سازمان بسیج دانشجویی، بسیج دانش آموزی، مهندسین کشاورزی، کارمندی، بسیج عشایری، کارگری، اصناف، جامعه پزشکی، حقوق دانان و وکلا، هنرمندان، مداحان و هیأت های مذهبی، پیشکسوتان، بسیج ورزشکاران، سازمان بسیج رسانه، فرهنگیان، مهندسین صنعتی، سازمان بسیج مهندسین عمران و سازمان بسیج طلاب.

براساس این رویکرد نوین، بسیج باید یک کانون بزرگ مرکزی با حدود 100 هزار عضو داشته باشد. این هسته مرکزی مانند کادرهای ثابت و استخدام شده سپاه پاسداران، کادرهای نظامی و استخدام شده در بسیج اند، اما جدا از وظائف نظامی، وظیفه دیگری نیز دارند که سپاه ندارد. این وظیفه عبارتست از بوجود آوردن حلقه های چند نفره جوانان در محله های شهرها، ادارات، دانشگاه‌ها و... یعنی هر عضو ثابت بسیج که در استخدام کانون اصلی است، باید در محله ای که زندگی و یا کار می کند و یا تحصیل می کند، یک حلقه ای را در اطراف خود جمع کند. این حلقه‌ها می تواند 5 یا 10 نفر بیشتر یا کمتر باشد. افرادی که در این حلقه‌ها جذب شده اند مانند کادرهای وابسته به مرکز بسیج حقوق نمی گیرند، اما بدلیل همین وابستگی می توانند از امتیازهائی، مثلا برای راه یافتن به دانشگاه ها، استخدام در ادارات، گرفتن سهمیه مواد غذائی، سفر به مراکز مذهبی و زیارتی و حتی رفتن به شهرهای مذهبی عراق مانند کربلا و نجف و یا مکه درعربستان سعودی بهره مند شوند. در حقیقت این وابستگی به آنها امکان میدهد تا سهم اندکی از امتیاز را در جمهوری اسلامی داشته باشند. در عین حال که آماده ماموریت هائی هستند که از طرف سران حلقه های بسیج به آنها داده می شود. این ماموریت‌ها نیز عمدتا از کانون مرکزی و رهبری بسیج ابلاغ می شود. اوج موفقیت این طرح، انتخابات سال 1384 و رساندن احمدی نژاد به ریاست جمهوری بود. انتخاباتی که سردار ذوالقدر خود را سازمانده پیروزی آن می دانست و رسما اعلام کرد که احمدی نژاد را با اجرای یک "طرح پیچیده و چندلایه" به ریاست جمهوری رسانده است. .... ادامه

------------------------------------

نخستین مصاحبه 2015 با زیوگانف

با همه قدرت پیش به سوی آسیا!

------------------------------------

شعبان جعفری-3

اگر از ترور رزم آراء

اطلاع داشتم، بهش خبر میدادم

شعبان جعفری از زیر بوته در نیآمد، بلکه از دل حوادث و رویدادهای دهه 30 در آمد و در دو دهه 40 و 50 نیز در ایران نقش آفرین شد. گرچه در دو دهه 40 و 50 این نقش آفرینی در حد نقشی که او توانست در سالهای 1328 تا 1336 ایفاء کند نبود. همین نقش را 35 سال است در جمهوری اسلامی کسان پرشماری ایفاء میکنند. اگر شعبان جعفری از سوی آیت الله کاشانی و سپس شاه و طرفداران هر دو غیر مستقیم حمایت و هدایت می شد، در جمهوری اسلامی همین نقش را شمار بسیاری با حمایت مستقیم و علنی حکومت ایفاء می کنند. بنام بسیج، بنام حزب الله، بنام انصار حزب الله، بنام بسیج انصار، بنام تیم های ترور حکومتی و ... اتفاقا شعبان جعفری هم از نوجوانی ریش خود را نتراشید، نماز و روزه اش ترک نشد. بد دهان بود چنان که شعبان جعفری های جمهوری اسلامی هستند. چنان که سید مهدی میراشرافی در همان دوران شعبان جعفری بنام روزنامه نویس (روزنامه آتش) هتاک و بد قلم بود و حسین شریعتمداری همان نقش را در روزنامه کیهان ایفاء می کند. خاطراتی که جعفری نقل می کند، واقعا خواندنی است و آگاهی از آنچه در گذشته روی داد، برای درک رویدادهای نه تنها امروز، بلکه 35 سال گذشته ضروری است. با همین هدف کتاب خاطرات او را خلاصه کرده و منتشر می کنیم. کتابی که به همت "هما سرشار" روزنامه نگار و عضو دو تحریریه زن روز و کیهان سالهای پیش از انقلاب تهیه وتدوین شده و توسط نشر "ناب" در بهار 1381 در لس آنجلس منتشر شده و متاسفانه ما امکان تماس با خانم سرشار برای اخذ اجازه انتشار این خلاصه را نداشته ایم و به همین دلیل نام ناشر و آدرس آن را اعلام کردیم... ادامه

------------------------------------------------------------------------------------

 فیسبوک راه توده

---------

فیسبوک
آرشیو
 راه توده

-----

فیسبوک
آرشیو
 راه توده

به روز شد

-------

آرشیو جدید
19 سال
راه توده

-----------

بایگانی

راه توده اینترنتی از شماره 1 تا آخرین شماره ای که در برابر خود دارید

--------

بایگانی

راه توده چاپی از شماره 1 تا 127 (1373 - 1378)

--------

 جستجو

مطالب منتشره در راه توده اینترنتی

--------

 زنان 

--------

 سایت ها

--------

 تماس با  

راه توده

--------

 

حساب بانکی
Vernis
PostbankEssen
KontoNr. 0517751430
BLZ: 360 100 43
Germany

برای خارج از آلمان :

IBAN DE42360100430517751430

BIC PBNKDEFF

Tel:+49-30-36759721

آدرس پستی
Vernis
Postfach 200208
13512 Berlin
Germany

 

 

نقل مطالب منتشر شده در این سایت طبق
GNU و GFDL
با ذکر منبع آزاد است