سر مقاله راه توده 616
برای یافتن راه حل مترقی بحران
باید چشم و گوش ها را باز کنیم
کشاکش اصلی میان دولت روحانی، حامیان اصلاح طلب و اعتدالی آن با مخالفان راستگرا و
نظامی- امنیتی آن، نه میان دو جریان اقتصادی بلکه میان دو طرح و برنامه سیاسی برای
آینده کشور است. یک جریان که متکی به گروه بندیهای نظامی – امنیتی از یکسو و
راستگرایان سیاسی از سوی دیگر است پشتیبان و حامل یک طرح سیاسی برای آینده ایران
است و آن طرح عبارتست از خفه کردن، فاشیستی کردن و بسیجی کردن سیاست و جامعه و
اقتصاد در ایران. بخش مهمی از انگیزه شعار "اقتصادی مقاومتی" نیز همین است.
این
طرح در زمان ریاست سرتیپ محمد باقر ذوالقدر بر سازمان بسیج در سال 1384 و همزمان با
تدارک روی کار آوردن دولت احمدی نژاد تحت عنوان "بسیج 15 میلیونی" تدوین شد و تمام
مراحل و سازماندهی مقدماتی آن آماده شد. تمام شاخههای بسیج و فرماندهان آنها تعیین
شدند، 40 هزار مسجد در چارچوب این طرح سازماندهی شد. تشکیل 40 هزار گروه رزمی
کربلا، 6 هزار هسته مقاومت، 1200 گردان عاشورا، 48 هزار پایگاه مقاومت و 54 هزار
واحد دانش آموزی تا آغاز دور دوم دولت احمدی نژاد در کشور شکل گرفت. (مراجعه کنید
به سخنرانی سردار ذوالقدر که افتخار به ریاست جمهوری رساندن احمدی نژاد را متعلق به
خود
دانست، در همایش فرماندهان نیروی مقاومت بسیج – اردیبهشت 1384. همچنین نگاه کنید به
راه توده شمارههای 205 به بعد آذر 1387). در همین چارچوب ستاد ائمه جمعه به طور
کامل با این طرح همسو شد و صدا و سیما برای اجرای آن آماده شد. همه مقدمات در چهار
سال نخست احمدی نژاد فراهم شده بود و قرار بود در دوم ریاست جمهوری وی این طرح
پیاده شود. کودتای 88 در اصل برای اجرای این طرح با هدف خفه کردن کامل جریان
اصلاحات بود، طرحی که با مقاومت مردم در برابر کودتا و قرار گرفتن نظامی سپاه در
برابر مردم مفتضحانه شکست خورد و حتی احمدی نژاد هم دیگر حاضر نشد نقش خود را در حد
یک مهره و پیاده شطرنج این طرح بپذیرد. میرحسین موسوی دقیقا از طرح آگاه بود و برای
متوقف کردن آن در سال 88 به میدان انتخابات ریاست جمهوری آمد. او به خوبی از این
طرح آگاهی داشت زیرا در طول جنگ با عراق نیز بارها، همین طیف اقتصادی- نظامی- سیاسی
برای اجرای همین طرح خیز برداشته بودند و دولت او در برابر طراحان آن مقاومت کرده
بودند. همین طراحان هنوز هم وقتی مدعی عدم همراهی دولت میرحسین موسوی با جبهه ها می
شوند، نظرشان همین مخالفت و مقاومت است که جرات نمی کنند با صراحت آن را بر زبان
بیآورند زیرا بر محبوبیت و اعتبار موسوی می افزایند.
دو
انتخابات 92 و 96 آنچه را در دولت احمدی نژاد تدارک دیده بودند موقتا به بایگانی
سپرد. تاکید ما بر موقت است زیرا طراحان طرح بالا همچنان آن را در دستور کار خود
حفظ کرده اند. با روی کار آمدن ترامپ در امریکا حامیان این طرح امیدهای تازه
یافتند. آنها بار دیگر بسیج شدند تا قوه مجریه را از چنگ روحانی در آورند و طرح خود
را به اجرا بگذارند. گروهبندی نظامی- سیاسی- اقتصادی "جمنا" با همین هدف در
انتخابات 96 تحت رهبری و هدایت سردار باقر ذوالقدر شکل گرفت. آنها این بار سید
ابراهیم رئیسی را جانشین احمدی نژاد کرده و پیش انداختند تا در دوران ریاست جمهوری
وی طرح ناکام مانده خود را دنبال کنند...ادامه |