راه توده

شماره 230   دوشنبه 26 مرداد ماه 1388

پرفسور آگاهی

علی گلاویژ

داوود نوروزی

انوشیروان ابراهیمی

ابوتراب باقرزاده

با شعارهای تخیلی و تقلبی
نه جنبش تعمیق می شود و نه مردم پیروز!

برخی این روزها در تحلیل جنبش سبز مردم عنوان می‌کنند که چون رهبران این جنبش از درون "نظام" بیرون آمده‌‌اند افق "تعمیق" این جنبش محدود است. به زبان بی زبانی یعنی نمی‌تواند تا مرحله خواست سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری نظامی دیگر به پیش رود. در شرایطی که بخشی از این "نظام" خواهان محاکمه و حتی اعدام بخش دیگری از این "نظام" است - و اگر نبود ترس از جنبش مردم در درست زدن به چنین جنایتی یک لحظه تردید نمی‌کردند - سرنوشت این جنبش را براساس تعلق رهبران آن به درون یا بیرون نظام تعیین کردن کمی مضحک بنظر می رسد.

اسماعیل ذوالقدر


تدارک
کودتای سپاهی
پیش بینی شده بود


کودتا علیه
انقلاب ناتمام

بهروز بکتاشی

راه توده 187 - 07 مرداد ماه 1387
نقشه نظامی ها برای
رئیس جمهور مدام العمر

نگاهی به مواضع جدید افراد، احزاب و سازمانها
عبوراز اشتباهات‌گذشته
نیازمند شهامت اعلام
آن اشتباهات است


بخشهائی از مقاله جدید ایگور لیگاچف
آخرین دبیردوم حزب کمونیست شوروی
به گذشته
 احترام بگذاریم
برای آینده آستین ها را بالا بزنیم!
ترجمه بهروز بکتاشی- منبع سایت حزب کمونیست فدارتیو روسیه

دو چهره توده ای
که یادشان هست
گرچه چشم برجهان فرو بستند!

دو چهره فراموش نشدنی حزب توده ایران، چهره درنقاب خاک کشیدند و دریغ است اگر از آنها یاد نشود.

ناصرانی گوینده خوش بیان رادیو ملی که از مسکو پخش می شد، زندگی را بدرود گفت. از مهاجرین توده ای بعد از کودتای 28 مرداد بود که پیرانه سر در کنفرانس ملی حضور یافت تا بر ادامه راه حزب توده ایران سهم و رای داشته باشد. او که از برجسته ترین گویندگان دو رادیو "ملی" و "صلح وترقی" بود، در مسکو چشم برجهان فرو بست.

نورمحمد آشورپور نماینده کمیته مرکزی حزب درشهر گنبد کاوس دراوایل انقلاب 57 نیز روز 31 یولی 2009 درسن 86 سالگی درشهر عشق آباد درگذشت. وی استاد تاریخ وادبیات ترکمن بود ودراین اواخر دردانشگاه های عشق آباد بعنوان استاد تدریس میکرد.


کودتاچی‌ها
 و جنایتکاران
بر صندلی محاکمه
باید نشانده شوند

سقوط دولت احمدی نژاد یک گام به جلو بود
اما فراموش نکنیم:
با کودتای سپاه – بیت رهبری
جنبش مردم چند گام به پیش برداشت

کودتائی که در 22 خرداد انجام شد، غیر قابل پیش بینی بود؟ حادثه ای بود که پیش بینی آن ناممکن بود و همه را غافلگیر کرد؟

به نظر ما اینطور نیست. ادعای بی اساس نیز نمی کنیم. نه تنها از آخرین ماه های ریاست جمهوری محمد خاتمی بارها نوشتیم و فریاد زدیم "به هوش باشید! دولت بعدی، دولتی نظامی است"، بلکه در ماه های پایانی دولت احمدی نژاد نیز با سیاه روی سفید نوشتیم که برای حفظ قدرت و مقابله با مردم آماده کودتای نظامی می شوند. در پاسخ و تحلیل نظراتی که در درون حکومت – از جانب هاشمی رفسنجانی و یا حتی محسن رضائی- در همان ماه ها، پیرامون "دولت آشتی ملی" داده می شد، به تاریخ 14 بهمن ماه و در سرمقاله شماره 211 راه توده نوشتیم:

"ائتلاف طبقه حاکم و حفظ توده های مردم در زیر سلطه این ائتلاف، در چارچوب جمهوری اسلامی، در شکلی که تا کنون این جمهوری داشته، ناممکن شده است.

تحولاتی که در جناح غالب سرمایه‌داری نظامی روی داده، همین را نشان می دهد. این نیروی اخیر که در عرصه اقتصادی هیچ شریکی را نمی پذیرد، در عرصه سیاسی نیز حاضر به پذیرش – هیچ نوع- راه حل دمکراتیک نیست. اما از آنجایی که در چارچوب شکل کنونی جمهوری اسلامی یعنی یک دموکراسی نیم بند و وجود انتخابات و مجلس و جناح ها و غیره نمی تواند دیگر مانع از ورود مطالبات دیگر قشرهای اجتماعی به عرصه حکومتی شود، این جناح خود را آماده یک راه حل فاشیستی برای حل مشکلی که بر سر راه دارد می کند. حذف قانون اساسی از واژگان سپاه پاسداران، تلاش برای سازماندهی بسیج، گدایی رابطه و پذیرش آن از سوی امریکا، جزیی از این راه حل فاشیستی برای عبور از جمهوری اسلامی در شکل کنونی آن است." ... ادامه


کاسترو گفت:
جبهه طرفداران انقلاب را تشکیل بدهید

پیر انقلاب، قریب 30 سال پیش به میرحسین موسوی نخست وزیر وقت ( و یا وزیر خارجه وقت جمهوری اسلامی) که به کوبا سفر کرده بود، گفت آنچه لازمه حفظ دستآوردهای یک انقلاب است. بی شک از توصیه های او، شکل بخشی و تقویت یک جبهه متحد برای دفاع از انقلاب و به پیش بردن آن بود. برای اجرای چنین سیاست و جبهه ای تعلل شد. آنچنان که ضد انقلاب درون حکومت گام به گام و با انواع شانتاژه ها، جوسازی ها، حادثه جوئی ها و کارشکنی ها، ابتدا نیروهای انقلابی را از صحنه خارج کرد و مدافعان درون حکومتی انقلاب را در انزوا قرار داد. سپس گام های بعدی را برای از صحنه خارج کردن همین نیرو آغاز کرد. امروز در کودتای 22 خرداد شاهد آخرین گام های این ضد انقلاب در دل حاکمیت جمهوری اسلامی هستیم.


راه توده تیرماه 1384
فاشیسم در پناه
حزب سراسری
و شبه نظامی بسیج

اکثریت اعضای حزب جدید بسیج، مانند همه احزاب فاشیستی از میان لمپن ‌ها، بیکاره‌ ها، جوانان بی‌ آینده‌ای که شرافت چندان مفهومی برای آنان ندارد و یک شبه می‌ خواهند ره صد ساله را بروند و عناصر فاقد جایگاه طبقاتی تشکیل می‌ شود. اینان برای پول و مقام هر کار لازم باشد می ‌کنند: نماز می ‌خوانند، عرق می ‌خورند، نوحه می ‌خوانند و گریه می ‌کنند و بر سروصورت  خود می ‌کوبند، آدم می ‌فروشند، جاسوسی می‌ کنند، شعار می ‌دهند، تیغ می ‌کشند، چماق می‌ زنند، قاچاق مواد مخدر می کنند، در مساجد تجاوز به عنف به جوانان محلات می کنند، در شبکه انتقال دختران کم سن و سال به شیخ نشین ها دست دارند، در شبکه توزیع مشروبات فعال اند، و ... حتی آماده اند تا در لحظه خطر پشت اربابان امروز خود را خالی ‌کنند و به جبهه مقابل بپیوندند. آن ها ارتش ذخیره جنگ داخلی اند که امریکا رویش حساب می کند. فاجعه اینست! نهایت بلاهت است اگر نپذیریم، آنکه توی سر آیت الله آملی در قم می زند و لگد برای آیت الله توسلی در تهران پرتاب می کند و ارتش مقابله با هاشمی رفسنجانی می شود، سر بزنگاه و در خدمت امریکا توی دهن سازماندهندگان امروز خود نزند. شعبان بی مخ هم ابتدا جزو فدائیان اسلام بود و پای منبر آیت الله کاشانی می ایستاد و برای او سینه سپر می کرد. اوضاع که عوض شد و مظفربقائی ماموریت های جدید گرفت، از این جبهه به جبهه دربار رفت و عامل راه انداختن اوباش وقت (بسیج آن زمان) برای کودتای 28 مرداد شد. ادامه


انتشار عکس قربانیان زیر شکنجه در کیهان 58

1- طاهره به خانه بازنگشت- طاهره یک روز رفت. مادر و دخترش هر روز به هر صدای در، از جا می پردند، اما طاهره نیآمد. در یک غروب غم انگیر، در گوشه ای از خیابان منیریه در یک درگیری مسلحانه به دام افتاد و به شکنجه گاه برده شد. داغش کردند، اما طاهره سخن نگفت و آزاده ماند. از تاریخ شهادتش هیچ نمی دانیم. پشت عکس او که در یکی از اتاق های کمیته پیدا شد، تنها نوشته بودند: برخورد خیابان منیریه: ناشناس
و امروز ما می نویسم: طاهره میرزا جعفرعلاف.

2- دو جوان دانشجوی دانشگاه صنتعی جمال شریف زاده شیرازی و سید محمد مهدی موسوی قمی. عکس هر دو آنها را از دیوار شکنجه گاه کمیته تهران بیرون آورده ایم. نام ها پشت عکس ها بود. (مراجعه کنید به این شماره و شماره های گذشته یادمانده ها)


حساب بانکی
Vernis
PostbankEssen
KontoNr. 0517751430
BLZ: 360 100 43
Germany

برای خارج از آلمان :

IBAN DE42360100430517751430

BIC PBNKDEFF

Tel:+49-30-36759721 آدرس پستی
Vernis
Postfach 200208
13512 Berlin
Germany

 

 

نقل مطالب منتشر شده در این سایت طبق
GNU و GFDL
با ذکر منبع آزاد است
آمار این سایت از طریق برنامه موزیلا قابل مشاهده است