بمناسبت سالروز بنیانگذاری حزب توده ایران

ازمهاجرت فاصله بگیریم

و  با داخل کشور همآهنگ شویم

انتشار شماره 427 راه توده، همزمان شد با سالگرد تاسیس حزب توده ایران. در سال 1320، در چنین روزی (10 مهرماه) حزب توده ایران بنیانگذاری شد. سالی که رژیم دیکتاتوری و فاشیست صفت رضاخان با ورود متفقين از شمال و جنوب به کشور سقوط کرد. پیش از آن که نيروهای متفقين با هدف جلوگیری از پیوستن رژیم پهلوی اول به محور هیتلری جنگ دوم جهانی وارد تهران شوند، سفیر انگلستان، فروغی نخست وزیر اسبق رضاشاه را در جریان تصمیم انگلیس ها مبنی بر تبعید رضاخان قرار داده و از وی خواست به دربار شاه رفته و به او ابلاغ کند که بساطش را جمع کرده و آماده شود تا از طریق اصفهان، فارس، کرمان و سپس بندرعباس از ایران خارج شود.

راه توده

شماره 427    پنج شنبه 11  مهر ماه 1392

تقی ارانی

سلیمان میرزا

سلطان زاده

حیدر عمواوغلی


هیچ حکومتی

نمی تواند

تجربه تاریخی

یک ملت را

حذف کند!

دکتر سروش سهرابی

-----------------------------

پیام های شما

پاسخ‌های راه توده

-----------------------------

ادامه پاسخ به پیام ها

دشواریهای

عقب نشینی

از سیاست

نظامی- امنیتی

---------------------------------

گفتگو با تاریخ- کیانوری

شاه به ثریا:

سپهبد زاهدی

موی دماغ شده!

---------------------------------------

چپاول ملی

در دوران

تحریم های جهانی

-----------------------------------

مرتضی کیوان- بخش دوم

خاطرات "سایه"

همه

دوستش داشتند

توده ای

و غیر توده ای

-----------------------------

دلائل جلوگیری

از کاهش قیمت

ارزهای خارجی

جعفر پویا

-------------------------------

مقابله ناگزیر

با جنگ روانی

در خارج کشور

--------------------

روزشمار تاریخ ایران- 10

آغاز جنگ اول جهانی

و اشغال بخش هائی

از خاک ایران

-----------------------------

خواب های شوم

نئو نازی ها

در یونان

اومانیته- آذرفریتاش

------------------------

تهاجم پرقدرت دولت

برای دگرگونی سیاست خارجی

سفر دکتر حسن روحانی به نیویورک، سخنرانی وی در سازمان ملل و گفتگوی تلفنی با اوباما رییس جمهور امریکا، همراه با فعالیت‌‌های هیئت ایرانی در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل، همگی نشان از یک تحرک وسیع دیپلماتیک برای پایان دادن به پیامدهای سیاست‌‌های نابخردانه دوران احمدی نژاد و تحریم‌‌های ویرانگری است که به زیان رشد و پیشرفت و رفاه کشور ما وضع گردیده است.
البته سابقه تنش و تخاصم میان مردم کشور ما با سیاست‌‌های دولت ایالات متحده به پیش از دوران احمدی نژاد و حتی اشغال سفارت امریکا، یعنی به دوران پس از کودتای 28 مرداد باز می‌گردد. کودتای 28 مرداد آغاز آقایی امریکایی‌‌ها در ایران و غارت آنان در کشور ما شد. همانطور که خاطرات ارتشبد حسین فردوست چشم و گوش شاه در دربار نشان می‌دهد، امریکایی‌‌ها عملا ایران را در اختیار گرفته بودند و خود را صاحب کشور حساب می‌کردند. همه اینها از چشم مردم ما پوشیده نبود و در نتیجه در انقلاب ایران جنبه ضد امریکایی و استقلال طلبانه برای پایان دادن سیادت امریکا در ایران نیز از محورهای عمده خواست‌‌های مردم بود.
پس از انقلاب دو گرایش بزرگ در جامعه در مورد برخورد با امریکا بوجود آمد. یک گرایش راست که معتقد بود انقلاب با سقوط شاه پایان یافته و همان مناسبات گذشته با همان شکل و کمی تعدیل می‌تواند ادامه پیدا کند. دولت موقت از یکسو و نیروهای راست افراطی مذهبی نمایندگان این گرایش بودند. هر دو آنان نگران بودند که تخاصم با امریکا بعنوان نماینده سرمایه داری جهانی به زیان سرمایه داری داخلی در ایران تمام شده و در نتیجه موقعیت نیروهای چپ را تقویت کند. همانطور که خاطرات دانشجویان پیرو خط امام نشان می‌دهد دار و دسته احمدی نژاد که در آن زمان بعنوان جناح راست جنبش دانشجویی مذهبی فعالیت می‌کردند مدعی بودند که خطر اصلی در کشور کمونیست‌‌ها هستند و از اینرو مخالف تسخیر سفارت امریکا و خواهان اشغال سفارت شوروی بودند.
اشغال سفارت امریکا فصلی جدید در تاریخ انقلاب ایران شد و نیروهای راست و ارتجاعی مذهبی را برای مدتی بشدت ضعیف کرد و در انفعال قرار داد. بنحوی که آنان ناگزیر شدند "انقلاب فرهنگی" را در دانشگاه‌‌ها در تقابل با پیامدهای اشغال سفارت به راه بیاندازند. اشغال سفارت همچنین نیروهای چپ رو و چپ نما را نیز که مدعی بودند گویا خود به تنهایی پرچمدار مبارزه با امریکا هستند و همه دیگر نیروها در این زمینه سازشکار و فرصت طلب و ناپیگیر هستند خلع سلاح کرد. آنان به دشمنان این اقدام که به تجزیه و فروپاشی صفوفشان منجر می‌گردید شدند و هنوز هم هستند. مثبت ترین پیامد اشغال سفارت جدا شدن بخش مهمی از نیروهای صادق چپ از مسیر رویارویی با انقلاب و از مسیری بود که سرانجام آن به راه مجاهدین خلق ختم می‌شد. به یقین اشغال سفارت امریکا در جدا شدن اکثریت چریک‌‌های فدایی از افراطی گری و راه تقابل با انقلاب نقشی مهم داشت.
از آنجا که هر واقعه‌ای آنگاه که خارج از چارچوب زمانی و مکانی توجیه کننده آن، ادامه ‌یابد به ضد خود تبدیل می‌شود، حادثه اشغال سفارت نیز در طول زمان به ضد خود تبدیل شد. هم در دوران جنگ و هم بویژه پس از درگذشت آیت الله خمینی و به قدرت رسیدن راست در ایران و فروپاشی اتحاد شوروی در عرصه جهانی ادامه خصومت با امریکا برای کشور ما بسیار خطرناک و پرهزینه شد. نیروهای راست حاکم شده در همانحال که دانشجویان و نیروهای خط امام سابق را از حکومت بیرون می‌ریختند و رد صلاحیت می‌کردند، در همانحال که برنامه بانک جهانی به ریاست یک امریکایی را در ایران خط به خط و مو به مو اجرا می‌کردند، پرچم امریکا ستیزی بی مایه و توخالی را بدست گرفتند. آنها امریکا را نه نماینده سرمایه داری، که خود شیفته و دلباخته و سودبرنده آن بودند و هستند، بلکه نماینده "لیبرال دموکراسی" معرفی کردند. بدینسان امریکا ستیزی وسیله‌ای شد برای مقابله با آزادی‌‌ها و نیروهای طرفدار انقلاب که می‌توانستند حاکمیت راست و سرمایه داری دلالی و غارتگری را که بر کشور تحمیل کرده بودند به خطر بیاندازد.
روی کار آمدن احمدی نژاد اوج این امریکا ستیزی توخالی و در عین حال نقطه بن بست و فروپاشی آن شد. هدف احمدی نژاد آن بود که زیر پرچم امریکا ستیزی و مشکل سازی برای آن کشور، عملا امریکا را وادار کند تا با او و دار و دسته او تفاهم کند. روابطی که او با ونزوئلا و دیگر کشورهای مخالف امریکا در امریکای جنوبی برقرار کرده بود با همین هدف بود. ولی پیشبرد چنین دیپلماسی در ظرفیت او و اوباشی که دور و بر خود جمع کرده بود نبود. بویژه آنکه دوره دوم ریاست جمهوری وی با یک کودتا همراه شد که مشروعیت دولت را در عرصه داخلی و جهانی به کلی از بین برده بود. بدینسان همه نامه ها و پیغام و پسغام و حتی تمناهای او برای مذاکره بی پاسخ ماند. تنها نتیجه این "دیپلماسی تهاجمی" قرار گرفتن ایران در زیر ساطور تحریم‌‌های تحمیلی شورای امنیت و دست بالا پیدا کردن امریکا در مناسبات و مذاکرات با ایران شد.
امروز دولت دکتر حسن روحانی با وظیفه‌ای بسیار دشوار روبروست و آن زدودن آثار و پیامدهای وخیم دیپلماسی احمدی نژادی و مهار نیروهای طرفدار جنگ و خشونت در امریکا و اسراییل و پایگاه‌‌های آنان در داخل ایران است. پیشبرد این کار به یک دیپلماسی نیرومند برای صلح و همراهی همه کارشناسان و جامعه مدنی و نیز پشتیبانی ملی نیاز دارد که بنظر می‌رسد دست حسن روحانی در این عرصه خالی نیست. پایان دادن به حبس و حصرها، گسترش آزادی‌ها، باز کردن فضا برای نیروهای طرفدار انقلاب و پیشرفت کشور، تکیه به کارشناسان و خرد جمعی، ایجاد امنیت اقتصادی برای مردم، کوتاه کردن دست غارتگران و رانت خواران، تقویت بنیه و زیرساخت‌‌های اقتصادی کشور و ... ادامه

--------------------------------------------------------------

3  نسل جنايتكاران

از مشروطه تا ج. اسلامی

 به فیسبوک

راه توده

بپیوندید

---------

آرشیو جدید
19 سال
راه توده

-----------

بایگانی

راه توده اینترنتی از شماره 1 تا آخرین شماره ای که در برابر خود دارید

--------

بایگانی

راه توده چاپی از شماره 1 تا 127 (1373 - 1378)

--------

 جستجو

مطالب منتشره در راه توده اینترنتی

--------

 زنان 

--------

 سایت ها

--------

 تماس با  راه توده

 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 

حساب بانکی
Vernis
PostbankEssen
KontoNr. 0517751430
BLZ: 360 100 43
Germany

برای خارج از آلمان :

IBAN DE42360100430517751430

BIC PBNKDEFF

Tel:+49-30-36759721

آدرس پستی
Vernis
Postfach 200208
13512 Berlin
Germany

 

 

نقل مطالب منتشر شده در این سایت طبق
GNU و GFDL
با ذکر منبع آزاد است