سرمقاله 737
جامعه بحران زده ایران
نیازمند تدابیر سوسیالیستی است!
اوضاع داخلی ایران زیر فشار کرونا از یکسو و اقتصاد تجاری و رانتی از سوی
دیگر روزبروز پیچیده تر می شود. بنگاههای زیر نظر بیت رهبری نه به دولت
کمک می کنند، نه به مردم. نه مالیات می دهند و نه خدمات عمومی می رسانند.
کلید صندوق ذخیره ارزی در جیب رهبر است که معلوم نیست این ذخیرهها را برای
چه روز و چه کاری واجب تر از نجات جان مردم نگه داشته است. دولت همه
ابزارها و امکانهای خود برای تاثیرگذاری بر اقتصاد را از دست داده و
روزبروز بیشتر از دست می دهد. بهای نفت دیگر هزینه تولید آن را هم تامین
نمی کند. پولی در صندوق دولت نیست که با آن حقوق کارمندان خود را بدهد چه
رسد به اینکه بخواهد به مردمی که زندگی آنها از ویروس آسیب دیده کمک کند.
سرمایه داری تجاری و دزدان و اختلاس گران و قاچاقچیها و انواع مافیاها
افسار حیات مردم را در دست گرفتهاند. اقتصاد مبتنی بر تجارت و خدمات عملا
بخش اعظم مردم را به کسانی تبدیل کرده که خود باید معاش روزانه خود را از
هر طریق ممکن تامین کنند و از این نظر وضع به شکلی غیرقابل مقایسه اسفبارتر
از کشورهای سرمایه داری اروپایی است که در آن بیش از هشتاد درصد مردم مزدبر
هستند و جامعه تامین معاش فرد را به خود وی واگذار نکرده و به هر شکل راهی
برای آناندیشیده است. ادامه اوضاع در این شرایط و الویت دادن منافع
گروههای مافیایی و تجاری و نظامی و مقاومت آنها دربرابر تدابیر برخورداری
مساوی و عادلانه همه مردم از خدمات عمومی بهداشتی و آموزشی و مسکن و ایاب و
ذهاب و تامین معیشت اولیه آنها سرانجامی جز شورش گرسنگان و تحقیرشدگان در
کشور نخواهد داشت.
شورش های آینده در ادامه شورش های نوبتی گذشته از دیماه 96 تا آبانماه 98
خواهد بود.
آن شورش ها نیز بحث نابرابری وحشتناک اجتماعی در ایران را مطرح کرد تا جایی
که برخی از آنها به عنوان "شورش نان" یا "شورش گرسنگان" نام بردند. بحران
کرونا و استیصال حکومت و مردم در مواجه با آن همراه با تحولات جهانی اخیر
یک بار دیگر مسئله عدالت اجتماعی و ضرورت تدابیر سوسیالیستی را در جامعه ما
مطرح کرده و در آینده بیشتر مطرح خواهد کرد. بنحوی که با گسترش وحشتناک
نابرابریها و بلند شدن صدای خواست اصلاحات و تدابیر سوسیالیستی جناحهایی
در حکومت نیز در اندیشه آویزان شدن به آن هستند. ..
ادامه
-----------------------------------------------------------------
|
گروه مرگ
در قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 |
|
این گروه مرگ است که در مرداد و شهریور سال 1367 گروه گروه زندانیان سیاسی
را به سالن های مرگ فرستاد تا به دار آویخته شوند. آنها را از سلول ها و
بندهای زندان به اتاقی که در اوین و سپس زندان گوهر دشت، در آنها مستقر شده بودند
احضار کرده و با یک سئوال و جواب حکم مرگ و یا بازگشت به زندان را صادر می
کرد: "بر سرموضع هستی و حزب و سازمانت را قبول داری؟" حکم پاسخ مثبت اعدام
بود. دهها عضو رهبری و کادرهای حزب توده ایران که دوران محکومیت را در
زندان اوین می گذراندند با همین پاسخ مثبت به سالن اعدام فرستاده شدند.سه
تن آنها، از راست به چپ اشراقی، ابراهیم رئیسی، نیری حاکم شرع بودند و
چهارمی، یعنی پورمحمدی نماینده وزارت اطلاعات. پرونده این جنایت تاریخی هرگز
بسته نخواهد شد. |
-------------------------------------------------------------------------- |
شمشیری که امریکا
در عراق تیز میکند
علیه داعش نیست
برای ایران است!
آنتون وِسِلف-بنیاد فرهنگ استراتژیک
ترجمه - کیوان خسروی |
ترامپ به بهانه"کرونا"
میخواهد طلب های چین از امریکا را بالا بکشد!
راشا تودی و فرانکفورتر آلگماینه
ترجمه
رضا نافعی |
|
------------------------------------------------------------------------- |
ظهور کتیبه "بسوی تغییر
سیستم"
روی دیوارهای یونان
اومانیته- ترجمه آذرنگ |
----------------------------------------------------------------------------- |
فیسبوک
راه توده
---------
با تلگرام
راه توده
همراه شوید
--------
فیسبوک
آرشیو
راه توده
-------
آرشیو
راه توده
----------- |
بایگانی
راه توده اینترنتی از شماره اول |
-------- |
بایگانی
راه توده چاپی از شماره 1 تا 127 (1373 - 1378) |
-------- |
جستجو
مطالب منتشره در راه توده اینترنتی
|
-------- |
زنان
|
-------- |
سایت ها |
-------- |
|
-------- |
|
|