سرمقاله 806
با چه اهدافی میخواهند مردم را
درخیابانها به جان هم بیاندازند؟
این هفته از قول رحیم پور ازغدی، یا "بر ادر رحیم" تواب ساز زندانها در دهه
60 نقل شده که "ما کمونیست نیستیم. ولی هر کس دو خانه دارد یکی از آن را
از طریق نامشروع بدست آورده است". در اینکه این سخن هیچ ربطی به کمونیست ها
ندارد تردیدی نیست. هیچ کمونیستی نگفته که هر کس دوخانه دارد یکی از آنها
را از طریق نامشروع بدست آورده و باید از او گرفته شود. سخن کمونیست ها بر
سر کلان سرمایه داران است٬ آن هم سرمایه دارانی که علیه اقتصاد ملی و به
زیان توده مردم فعالیت می کنند که در کشور ما کلان سرمایه داری تجاری نماد
آن است. تبدیل کردن مبارزه با سرمایه داری به مبارزه با کسانی که دو خانه
دارند کار امثال رحیم پور ازغدی است که در واقع هدفش نجات دادن همین کلان
سرمایه داران تجاریست.
اما در پشت این سخنان که مشابه آنها در دوران اخیر از اینطرف و انطرف شنیده
می شود یک برنامه هولناک نیز نهفته است و آن هم کوشش برای برونرفت ارتجاعی
و دست راستی از بحران است. این سخنان و مشابه آنها نشان می دهد که حکومت
دارد خودش را برای یک بحران و شورش عمومی آماده می کند و می خواهد برونرفت
از بحران را نه در تغییر سیستم و نظام اقتصادی یا سیاسی بلکه به جان هم
انداختن مردم تامین کند. چنان که مقدمات آن را در روزهای اخیر با طرح
هادیان خیابانی حجاب و امر به معروف (به جان هم انداختن مردم در خیابان ها)
فراهم کرده است. اینگونه راه حل های ارتجاعی برای نخستین بار نیست که در
تاریخ تجربه می شود. قبلا نیز هیتلر بحران وخیم اقتصادی در آلمان را به
گردن یهودیان انداخت. توده مردم یهودی که یک خانه یا مغازه ای داشتند شدند
عامل اصلی بحران اقتصادی و فقر عمومی در آلمان. از طریق به راه انداختن
خونریزی و اجازه دادن به قربانیان بحران برای حمله و مصادره اموال یهودیان
خشم توده فقر زده را از عوامل اصلی فاجعه اقتصادی منحرف کردند و متوجه
همدیگر کردند. این برنامه همراه بود با یک سیاست جنگی و ایجاد انواع و
اقسام سازمان های بسیج که نقش آنها تحت کنترل قرار دادن توده مردم بود. که
مشابه آن در ایران با طرح بسیج ده میلیونی و بیست میلیونی و غیره دنبال می
شود.
مشکل این برنامه ها این نیست که در ایران عملی است یا نه. خطر در اینجاست
که حکومت به بحران فکر می کند و راه حل بحران را در این سمت٬ در سمت راست
افراطی٬ نظامی گری و به جان هم انداختن مردم جستجو می کند و همین عامل باعث
می شود که تن به اصلاحات جدی ندهد. تمام مقابله ای که آقای خامنه ای و بیت
رهبری با مردم می کند با این امید است که کار اگر به بحران رسید - که خواهد
رسید- برای آن راه حل دارد و آن راه حل همین نظامی گری و بسیج خیالی ده
میلیونی و به جان هم انداختن مردم است. با همین خوش خیالی است که مردم را
از تصمیم گیری ها حذف می کنند٬ کارشناسان٬ اساتید و روشنفکران مترقی و
میهندوست را کنار می گذارند٬ مجلس و رییس جمهور استصوابی و انتصابی را به
آنها تحمیل می کنند و جلوی اصلاحات را می گیرند. ...
ادامه |