استراتژی
نظامی- مذهبی حاکمیت
ایران را به ورطه نابودی می برد
8 ماه سرکوب جنبشی که علیه یک کودتای انتخاباتی در میهن ما
برپاست، توفانی از آگاهی را در ایران بوجود آورده است. این توفان، شهر به
شهر و روستا به روستای ایران را در می نوردد و برای نخستین بار، آن شناخت و
یقینی را در ایران بر جای می گذارد که 30 سال پس از یک انقلاب ضد استبدادی
و ملی، زمینه های تحقق آرمان های آن انقلاب را فراهم می آورد.
درباره نشانه های این آگاهی و دستآوردهای بزرگی که کودتای
22 خرداد برای جنبش سبز و ملی ایران بوجود آورد می توان بسیار نوشت، همچنان
که ما نیز به سهم و درک خود تاکنون بارها در راه توده به آنها اشاره کرده
ایم. از جمله این دستآوردها که ما تصور می کنیم هوشیاری جمع بزرگی از
روشنفکران و سیاسیون ایران را نیز موجب شد، رسیدن به این باور است که آنچه
در میهن ما، چه در دوران مقاومت در برابر دولت محمد خاتمی و مجلس ششم و چه
در 4 سال اول ریاست جمهوری احمدی نژاد روی داد و آنچه کودتای 22 خرداد را
در دستور کار حاکمیت نظامی قرار داد، برخاسته از یک سیاست تدوین شده و
تکامل یافته بود و همچنان نیز هست.
ما از همان ابتدای اعلام پیروزی احمدی نژاد در انتخابات
ریاست جمهوری دوره نهم نوشتیم و بارها نیز تکرار کردیم که این پیروزی و
تشکیل دولت نظامی، برای اجرای یک سیاست نظامی در ایران و منطقه است و چالش
هائی که در عرصه فعالیت های اتمی ایران آغاز شد نیز عمدتا در چارچوب همین
سیاست جای دارد. ابعاد این سیاست، هم نظامی، هم اقتصادی و هم مذهبی است.
یعنی سلطه بربازار تسلیحاتی منطقه و فتح بازار اتومبیل های مونتاژ شده در
ایران و ... که همگی تحت سلطه فرماندهان سپاه قرار گرفته است و همچنین
گسترش تشیّع در منطقه که چشم بر تبدیل مسجد القصی به رقیب "کعبه" دارد. با
آن که برای رسیدن به این اهداف، سنگ مردم فلسطین و مقابله با اسرائیل به
سینه زده می شود، اما مردم فلسطین و وحدت ملی آنها قربانی این سیاست شده
است. طراحان این سیاست بر این تصوراند که بموقع خود با اسرائیل نیز می
توانند بر سر میز مذاکره و معامله بنشینند، چیزی بدهند و چیز بگیرند، که
مسجد القصی از شمار "گرفتنی" هاست!
این استراتژی در این سیاست نهفته است که در صورت چنین
پیروزی بزرگی، نه تنها شیعیان منطقه مرید جمهوری اسلامی و "ولی امر مسلمین"
خواهند شد، بلکه میلیون ها مسلمان سنی در جهان اسلام به تشیّع خواهند
گروید! و این یعنی ادامه سلطنت صفویه!
آنها فکر می کنند که بموقع خود، نه تنها با اسرائیل که با
امریکا نیز به تفاهم خواهند رسید، زیرا بر سر سمت گیری اقتصادی با هم
اختلافی ندارند، بلکه بر سر بازار منطقه اختلاف و رقابت دارند و کافی است
چنین پیروزی نصیب جمهوری اسلامی شود تا در "اوپک" حرف اول را بزند و سپس
معامله آغاز شود.
اینها خواب و خیال هائی است که با باد کردن بادکنک "ولی
امر مسلمین جهان" علی خامنهای را برای اجرای آن جلو انداخته اند. ایرانی
اتمی، نظامی، مقتدر با نفوذ غیر قابل رقابت در میان مسلمانان جهان و بویژه
منطقه خاورمیانه و سنگی برابر با سنگ امریکا در منطقه!
حتی با اندک دقتی روی جملات و سخنرانی ها و اظهار نظرهای
شخص علی خامنه ای، احمد جنتی، سرلشگر فیروزآبادی و یا فرماندهان سپاه نیز
می توان اجزاء این سیاست و این استراتژی را بیرون کشید و این همان سخنی است
که بویژه در 5 سال گذشته راه توده به کرات آن را بازگو کرده و بر ضرورت
شناخت آن تاکید کرده است. این که امروز میلیون ها ایرانی به میمنت وجود یک
جنبش ضد کودتائی در ایران چشم به روی این سیاست گشوده و آن را در برابر
خویش دیده اند، یک پیروزی بزرگ و استراتژیک است، زیرا مقاومت در برابر آن
شکل گرفته و در آینده بیشتر شکل خواهد گرفت. بخش مهمی از مقاومت حاکمیت در
برابر جنبش مردم نیز ناشی از همین وحشت است.
آیا با این سیاست ایران به ساحل نجات می رسد؟
ما می گوئیم: خیر!
به این دلیل ساده که این سیاست، می رود تا ایران را، مانند
یک گاری شکسته که فقر و اعتیاد و فحشاء و استبداد و خرافات و غارت را بار
آن کرده اند، به دامن هولناک ترین حوادث برده و به نابودی بکشاند. عظیم
ترین درآمد نفتی سالهای اخیر کشور هزینه همین سیاست شد. چه بصورت فعالیت
اتمی و چه بصورت فعالیت تسلیحاتی و چه بصورت واردات مافیائی به قیمت نابودی
صنایع و تولیدات ملی کشور.
کودتائی که در 22 خرداد سازمان دادند و با خونین ترین روش
ها از آن دفاع کردند، برای دفاع از این سیاست استراتژیک بود.
ملت ایران را سوار چنین گاری شکسته ای، می خواهند به کام
چنین سرانجامی ببرند.شعار پیروزی و پیشرفت می دهند، اما آنچه مردم
در خیابانها و خانههای خود شاهدند فقر و سیه روزی است. شعار
آینده طلائی می دهند، اما زندگی مردم نه امروز که فردا نیز
"مطلا"ست. ایران می توانست به قدرتی در منطقه تبدیل
شود و استقلال خویش را حفظ کند. اما شرط آن، تنها قدرت نظامی و تولید
تسلیحات نبود و نیست، بلکه در درجه اول وحدت ملی، شریک کردن مردم در سرنوشت
خود ...
ادامه
----------------------------------------------------------------------------------------
|
---------------------------------------------------------------------------------------
|
جمهوری بلاروس
یگانه دولت سوسیالیستی
باقی مانده از اتحاد شوروی
ترجمه بهروزبکتاشی
ونزوئلا افزایش استخراج نفت خود را به این جمهوری سپرد |