نورالدین کیانوری

 محمدعلی عمویی

 مریم فیروز

 رحمان هاتفی

 صابر محمدزاده

  سیاوش کسرایی

   ف.م. جوانشیر

   احسان طبری

دوشنبه 07.10.1383  به روز شد

مقالات برگزیده

سیاسی - تحلیلی

راه توده

تاریخ و اسناد

"مردم"

و "نامه مردم"

مشی و سیاست توده ای

 در سرمقاله های

"مردم" و "نامه مردم"

---------------------

اطلاعیه ها و اعلامیه های

حزب توده ایران از56 تا62

پرسش و پاسخ

آنچه حزب گفت
آنچه روی داد
-------------------

نــویـد
آذرخشی در آسمان استبداد به

 سازمان نوید تبدیل شد

کتاب ها
اقتصاد سیاسی- ف.م. جوانشیر
تجربه 28 مرداد- ف.م. جوانشیر
واژه نامه سیاسی- امیر نیک آئین
جستارهایی از تاریخ- احسان طبری
فاجعه ملی

یادمانده ها و مصاحبه ها

نورالدین کیانوری
ـ آخرین دست نوشته ها
ـ نامه به علی خامنه ای از زندان اوین
ـ سنت، مذهب و مدرنیته
ـ سخنی با همه توده ای ها

محمد علی عمویی
ـ مصاحبه با نشریه نامه در ایران
ـ گفتگو با روزنامه آفتاب
ـ گفتگو با آفتاب امروز پیرامون درگذشت نورالدین کیانوری
 مریم فیروز
ـ گفتگو با روزنامه اومانیته
ـ گفتگو با رادیو ایرانیان پیرامون آخرین لحظات حیات نورالدین کیانوری
احسان طبری
ـ از میان ریگ ها و الماس ها
ـ نقش مذهب و پایگاه طبقاتی مبارزان مذهبی در ایران
ـ درباره ملت و مسئله ملی
 ف.م. جوانشیر
ـ حماسه داد
ـ آن که غبار از چهره سیاسی فردوسی روبید!
سیاوش کسرایی
ـ باور (آخرین شعر خوانی از کسرایی)
ـ آرش کمانگیر
 رحمان هاتفی
ـ شکوفه ای در فصل دوست داشتن!
ـ دنیا دوباره باید فتح شود
 

مصاحبه رادیو ایران با سردبیر راه توده

شعار رفراندوم

درخدمت وحدت جنبش

نه در جهت تفرقه آن!

آنچه مردم را به سمت اتخاذ آخرین راه حل، یعنی رفراندوم می برد، رسیدن به این درک نهائی است که باید با استفاده از همه اشکال اعتراضی( تظاهرات، اعتصابات، مقاومت منفی، تحصن و...) ساختار حاکمیت را برهم زده و ساختاری برای خواسته های عمومی جنبش را جای گزین آن کنند. در چنین شرایطی، حتی اگر نام جمهوری اسلامی هم حفظ شود، دیگر ماهیت آن، چنان نخواهد بود که اکنون هست. تمام این اشکال مبارزاتی، در پایان و در مسیر تکاملی خود می توانند، به رفراندوم ختم شوند. قطعا، در آن صورت نظام کنونی دیگر پا برجا نخواهد ماند و اساسا رفراندوم برای تغییرماهیت این نظام( به مفهوم طبقاتی و ابزار و اشکال حکومتی) است. به همین دلیل است که از هر حادثه، در هر مقطع

از جمله :

- حضور در کارزار کنونی برای جلوگیری از رد صلاحیت کاندیداهای خواهان اصلاحات،

- طرد و نفی انتخابات در صورت خیره سری مافیای حاکم برای انتصاب رئیس جمهور کارگزار خود،

- بهره گیری از اهرم فشار بین المللی برای رعایت حقوق انسانی و حق رای مردم،

- حمایت از کاندیدای تحمیل شده به این مافیا،

- افشای ماهیت نیمه نظامی و نیمه امنیتی مجلس هفتم،

- افشای سمت گیری لیبرالیستی آن در جهت گسترش خصوصی سازی با لغو قانون کار و تقویت بخش تجاری اقتصاد،

و ... باید بهره گرفت. برای  این بهره گیری، قطعا باید با توطئه قطع ارتباط مردم با هم مقابله کرد و از این مرحله به بعد است که از همه امکانات موجود، از جمله رادیوهای فارسی زبان، شبکه های ماهواره تلویزیون، اندک فضای موجود مطبوعاتی، سایت ها و وبلاگ های فارسی و ... باید استفاده کرد و اجازه تحمیل انزوا و انفعال به مردم را نداد. به همین دلیل است که حتی برای تقویت طرح رفراندوم نیز، امروز باید در کنار مردم و در کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری، تا پیش از رد صلاحیت ها مبارزه کرد و فردای اعلام نام کاندیداها سیاست نوین را پایه ریزی کرد.

شاید عده ای بگویند، چه تفاوتی می کند؟ مگر دفعه پیش که مردم رفتند رای دادند چیزی تغییر کرد؟

ما می گوئیم به ماهیت مجلس کنونی بیاندیشید و آن را با مجلس ششم مقایسه کنید تا بدانیم هم سرنوشت شدن قوه مجریه با قوه مقننه و قوه قضائیه یعنی چه! و به آن ها که هنوز نمی خواهند از خواب برخیزند باید با زبانی بسیار ساده  پرسید: اگر تفاوتی نمی کند، چرا آن آقایان این طور به جان می زنند تا آن را قبضه کنند؟

امروز، که گلوی رسانه های داخل را گرفته اند، رسانه های خارج از کشور، نقشی تاریخی می توانند در خنثی سازی توطئه تحمیل انفعال و انزوا به مردم ایفاء کنند، بدان شرط که سیاستی همسو با واقعیات داشته باشند. ما امیدوارم تلویزیون جدیدی که به نام "حقوق بشر" و توسط روزنامه نگاران تبعیدی روی ماهواره می رود، برای نخستین بار طی تمام سال های گذشته، چنین نقش و هدفی را دنبال کند.

از دسته دسته شدن و حتی روبروی هم ایستادن طرفداران تحولات در داخل کشور باید پرهیز کرد. نه تنها پرهیز، که با آن مقابله کرد. این جدائی خواست استبداد حاکم است تا، درحالی که نیروی تحول خواه گروه گروه شده و حتی روبرو هم ایستاده اند، با بسیج همه نیروی خود، مرحله به مرحله بخش های اصلاح طلب و تحول خواه را قلع و قمع کند. رفراندوم آمریکائی، از دل این فاجعه بیرون خواهد آمد، حتی به قیمتی گران برای ملت و تمامیت ارضی مملکت!

طرح رفراندوم اگر منجر به چنین رویاروئی در داخل کشور شود، نقشی مثبت ایفاء نکرده و اگر گام به گام و شانه به شانه پیش برویم و مردم در نهایت به چنین نتیجه ای برسند که این (رفراندوم) یگانه شعار و یگانه راه حلی است که به قیمت جان خویش باید آن را عملی کرد، آنگاه طرحی است ملی و در خدمت جنبش مردم.     


رفراندُم

حاکمیت خود به سمت تحمیل آن از خارج پیش می رود

 

تلويزيون N.I.TV در برنامه پنجشنبه شب خود (23 دسامبر- سوم دی ماه) گفتگويی را که می شنويد با سردبير راه توده، پيرامون طرح رفراندوم و امکان برگزاری آن در ايران انجام داد. در اين گفتگو ديدگاه های هيات سياستگذاری راه توده، که پيشتر در سرمقاله سايت راه توده منتشر شده بود، با جزئيات بيشتری بيان شد. از جمله 3 حالت و شرايط برگزاری رفراندوم در يک کشور:

1- توان بالفعل جنبش عمومی و در عرصه عمل ايستادگی مردم برای تحميل عقب نشينی قطعی به حاکميت و عقب نشينی ناگزير طبقه حاکمه برای حفظ و نجات بخش هائی از مواضع اقتصادی و سياسی خود، (تحميل رفراندوم به حاکميت از داخل کشور)

2- فشار خارجی به حاکميت، موقعيت متزلزل آن در عرصه داخلی و جهانی و پذيرش رفراندوم با همان اهداف ياد شده در حالت اول. يعنی نجات بخش هائی از مواضع طبقاتی خود در عرصه سياسی و اقتصادی.

3- حالت سوم که می تواند به رفراندوم جنبه ملی و داخلی داده و نتيجه امکان اول را همراه داشته باشد، شرکت در لحظه لحظه حوادث و رويدادها، آگاهی بخشی و بسيج باز هم بيشتر جنبش برای اعلام مبرم ترين خواست های اقتصادی و سياسی است که رفراندوم به عنوان يکی از نهائی ترين ابزارهای تحميل اين عقب نشينی در دستور قرار می گيرد. در اين صورت و با اين هدف، هرگز نمی توان از موقعيت هائی نظير انتخابات رياست جمهوری، افشای ماهيت مافيائی حاکميت، غارت و فساد حکومتی و... غافل ماند. چرا که در اين صورت نه مردم به لحظه شناخت و تصميم قطعی برای تحميل رفراندوم ملی به حاکميت و تغيير ساختار طبقاتی حاکم و حتی تغيير شکل نظام خواهند رسيد، نه حاکميت – بدليل انفعال سياسی و خانه نشينی آنها- موقعيت خود را چنان متزلزل خواهد ديد که تن به تغييراتی درحد خواست های يک رفراندوم ملی و يا حتی برگزاری اجباری آن بدهد.

در همين گفتگو، اين خطر و امکان جدی مورد بحث قرار گرفت، که آنچه امروز بيش از حالت اول و سوم محتمل است، حالت دوم، يعنی تحميل رفراندوم از خارج است. اين امکان پيش از آن که خواست مردم و يا نيروهای سياسی و طراحان رفراندوم باشد، نتيجه سياست های داخلی و بين المللی خود حاکميت است. ضعف شديد پايگاه اجتماعی حاکميت و نارضائی وسيع مردم از حاکميت و ادامه سياست های سرکوبگرانه و بی اعتنائی به آراء و خواست مردم از يکسو و احتمال ضربات سنگين به توان نظامی ايران و حتی محروم ساختن حاکميت از اصلی ترين منبع در آمد آن، يعنی نفت برای دورانی چند ماهه، از سوی ديگر دو احتمالی است که حاکميت را در ضعيف ترين موضع قرار داده و زمينه رفراندوم خارجی را کاملا فراهم می سازد. در اين صورت، آن که رفراندوم را به حاکميت تحميل می کند، بی شک کارگزاران مستقيم خود را به ميدان خواهد فرستاد و مردم جان به لب رسيده، به هر تغيير شکلی از حاکميت که نفی حاکميت کنونی را در بر داشته باشد تن خواهند داد. به ويژه با ادامه توطئه خائنانه حذف همه نيروهای ملی درون و پيرامون و بيرون از حاکميت که در تمام سال های قبل و بعد از انتخابات 1376 شاهد آن بوده ايم، و قطع ارتباط مردم با هم که از طريق توقيف مطبوعات و سرکوب آزادی ها دنبال شده است.

اين مصاحبه مستقيم در سه نوبت پنجشنبه (زمان انجام آن) و جمعه صبح و شب از اين تلويزيون برای مخاطبان داخل و خارجی کشور آن پخش شد.

متعاقب آن، يکشنبه شب 6 دی ماه (26 دسامبر) نیز راديو ايران، درباره نسل جديد ايران، رهبران جنبش دانشجوئی امضاء کننده فراخوان رفراندوم و... گفتگوی ديگری با سردبير راه توده انجام داد که اين مصاحبه نيز در دو بخش شامگاهی و صبحگاهی اين راديو پخش شد.

گفتگوی نخست از سوی آقايان ضياء آتابای و مانوک خدابخشيان برای تلويزيون N.I.TV  انجام شد و گفتگوی دوم از سوی مانوک خدابخشيان برنامه ساز راديو ايران، برای اين راديو. گفتگوی نخست را امروز روی سايت راه توده قرار داده ايم و گفتگوی دوم را پس از قرار گرفتن روی شبکه اينترنت، در سايت راه توده قرار خواهيم داد.     


image
آرمان های برباد رفته!

چه کسی می داند او کیست؟ در فراز و فرود 25 ساله ایران همه چیز اتفاق افتاده است. پشت هر پدیده، حادثه و رویدادی گذشته ای خفته است. خفته است، اما نمرده است؛ و چون نمرده است، بیداری را انتظار می کشد. در آن صبح بیداری، ما هم نباشیم، بر آنان که هستند آشکار خواهد شد بر نسل سوخته انقلاب 57 چه گذشت. آن ها که کلام آتشین شریعتی را در حسینیه ارشاد شنیدند و از جنوبی ترین محلات حاشیه ای تهران سینه کش خود را به خیابان انقلاب رساندند و آن ها که برای انقلاب خیابان را ترک گفتند و به جنگل زدند. این سرگذشت تاریخی و دردانگیز، در همین سه تصویر خلاصه شده است. دو تصویری که جلوخان منظر صندوق واکس است و تصویری از آن که سرگذشت نسل سوخته و آرمان های برباد رفته یک انقلاب را برگ برگ می نویسد...


 از هفته های گذشته

آمدن "هاشمی"

گامی به جلو یا خیزی به عقب؟


زنده باد رفراندم

اما از نوع سوم آن!


اقتدار25 ساله ای، که همچنان

به شکنجه و اعتراف متکی است


خاورمیانه بزرگ امریکا

به ایران کوچک ختم خواهد شد؟

 

 

 

راه توده
ستون آزاد

مقاله ها و نوشته های

 تئوریک و تحلیلی

*جنگ و جهانی شدن:

فصل سوم ـ جنگ شیعه با شیعه خطری که ایران را تهدید می کند

 ترجمه: جعفر پویا

* فرار از تاریخ:

فصل چهارم ـ ارزیابی مختصری از دوران لنین و استالین

  ترجمه: م. حجری

* فرار از تاریخ:

فصل پنجم ـ چرا آمریکا در جنگ جهانی سوم پیروز شد؟

  ترجمه: م. حجری

تماس با ما

Postfach 126926

10609 Berlin Germany

Tel:+49- 30- 35133731

Email : contact@rahetudeh.com

PostbankEssen

KontoNr. 0517751430

BLZ: 360 100 43

Germany