راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

برخی بررسی ها...- طبری ( 68)

 دو قرن عقب ماندگی

اروپا از ایران و جهان اسلام

 

در تاریخ ایران، پیش و پس از اسلام، دوره هائی از شکوفائی حیرت آور فرهنگ و ادب و حکمت و سیاست وجود دارد که حتی اگر اندکی از آن را هم بدانیم غنیمت است. طبری در کتاب برخی بررسی ها... درهای این غنیمت را می گشاید و ایکاش حکومتی فارغ از تنگ نظری شاهنشاهی و یا اسلامی در ایران حاکم بود تا کتاب او را با چشم بستن بر وابستگی سیاسی و حزبی طبری کارپایه ای دانشگاهی سازند. ما میدانیم که بخش بخش خواندن این کتاب در راه توده همانقدر دشوار است که بخش بخش کردن و حفظ استقلال هر بخش برای راه توده دشوار است، اما چاره جز این نیافتیم که کار خود را ادامه بدهیم و از خوانندگان خود بخواهیم که حوصله کرده و این کتاب را در راه توده دنبال کنند. این فصلی که اکنون با سرگذشت ناصر خسرو می خوانید از جمله فصول درخشان شکوفائی فرهنگ و حکمت و ادب در ایران است.

در این دوران، در جهان اسلامی، مدنیتی سنکرتیک با فیض گرفتن از فرهنگ یونانی و رومی و بر بنیاد فرهنگ ایرانی و هندی می درخشید، اروپا در تیرگی قرون وسطایی غرق بود. اروپا در آستانه نخستین تدارک جنگ های صلیبی قرار داشت که می بایست قریب دو قرن دیرتر آغاز گردد. غرب چندان چیزی نداشت تا به شرق اسلامی بدهد، بلکه در انتظار آن بود که بسیار چیزها بستاند.

 

ناصر خسرو در ذیقعده سال 394 هجری در پنجمین سال سلطنت یمین الدوله محمود غزنوی در شهر کوچک قبادیان از توابع بلغ (واقع در تاجیکستان کنونی) در خاندان محتشمی صاحب عنوان و ضیاع و عقار بزاد و به احتمالی در سال 481 (در شانزدهمین سال سلطنت ملکشاه سلجوقی) در سن 87 سالگی (و با احتمال قوی تر در 465 یا 470) در دژیمگان از توابع بدخشان درگذشت. نگارنده در باره تاریخ درگذشت ناصر به نظر آقای هانری کربن در مقدمه جامع الحکمتین که این تاریخ را 465 یا 470 می داند راغب تر است، زیرا در آثار منثور و منظوم ناصر اثری تاریخی دیرتر از 465 نیست و اصولا دیرتر از آن سال رد پای او در تاریخ دیده نمی شود.

عمر دراز ناصر در یکی از ادوار پر سانحه و دشوار و پیچیده تاریخ ایران گذشته است. پنج سال پیش از تولد ناصر بود که محمود سبکتکین بر سامانیان غلبه یافت و بدین سان، دوران سلسله های ایرانی از قبیل طاهریان، آل محتاج، صفاریان، زیاریان، دیلمیان، سامانیان، مامونیان، فریغونیان، سیمجوریان و غیره که از اوایل قرن سوم در نواحی شرقی و شمالی ایران حکومت داشتند و اغلب خلافت از آنان نگران و رنجیده خاطر بود و در کار تذلیل آنان می کوشید، پایان یافت. غلبه محمود سبکتکین مورد علاقه کامل خلافت بغداد بود که از سال 365 هجری و استقرار خلافت فاطمیان در قاهره سخت گرفتار هراس بود و می کوشید تا آن چنان که در مکتب سیاست ایران و بیزانس آموخته بود، از تناقضات قومی و نژادی اقوام مغلوب برای حفظ خود استفاده کند. همان طور که ایرانیان در میان عرب از اختلاف اشرافیت عرب (بنی هاشم، بنی امیه، آل عباس و آل علی و فاطمه) استفاده می کردند، خلافت عباسی نیز بر ضد ایرانیان تکیه بر ترکان را صواب دید و ترکان نیز در اثر قدرتی که به هم زده بودند در واقع این تکیه کردن را بر خلافت تحمیل کردند. سلطان محمود متعصب حنفی که «انگشت گرد جهان کرده بود و قرمطی می جست» و آن کس را که «لوا» و علم از فاطمیان می ستد بر دار می فرمود، برای خلیفه به مراتب تکیه گاه امین تری بود تا امیران سامانی آزاداندیش و شاهان دیلمی شیعی مسلک.

 

پس از غلبه غزنویان حادثه مهم دیگر شکست فاحش سلطان مسعود غزنوی در دندانقان مرو در 431 و قتل وی در سال 432 و سرانجام غلبه ترکان سلجوقی است. در دوران سلجوقیان آن تسامح فکری و فرهنگ پروری که خود حتی در دوران غزنویان نسبت به دوران قبل سر به نشیب هشته بود، باز هم کاهش بیشتر پذیرفت و میط عصبیت مذهبی و قشریت و سخت گیری و تعقیب و سالوس و ریاکاری حدتی بی سابقه یافت.

 

زندگی ناصر خسرو با زندگی پنج شاه معروف یعنی محمود، مسعود، طغرل، الب ارسلان و به احتمال ملکشاه و وزیرانی چون عمیدالملک کندری و خواجه نظام الملک و شاعران شهیری چون فرخی، قطران، اسدی، منوچهری، غضائری، عنصری، لبیبی، امیرمعزی، مسعود سعد، فخرالدین اسعد گرگانی و اواخر حیات کسایی و فردوسی و فیلسوفان و دانشمندان بزرگواری مانند ابن سینا، ابوریحان، ابوحیان توحیدی، ابن مسکویه و اوایل حیات غزالی و خیام و نیز صوفیان معروفی مانند ابوالحسن خرقانی و ابوسعید ابوالخیر و ادیبان به نامی چون عنصرالمعالی، ابونصر مشگان، ابوالفضل بیهقی و ابومنصور ثعالبی تماما یا کمابیش معاصر بوده است؛ به ویژه، این در صورتی است که سن او را به حداکثر تصور کنیم.

طلوع این روشنفکران با رونق نظام فئودال همراه بود. شهرهای بزرگ و بسیار پر جمعیت، تجارت جوشان خرده و عمده و سیر دائمی کاروان های بزرگ در درون کشور و بین کشور و بین کشورها، کارگاه های متعدد نساجی، عصاری و روغن گیری و فرش و اسلحه و ظرف، غلام داری و بازار پررونق غلامان طرازی و خرلخی و مراکز معتبر علمی، رونق بازار بحث و تبادل فکری در زمینه های دین و علوم دینی (از قبیل کلام)، عرفان، فلسفه، منطق، علوم طبیعی و ریاضی و ادبی و لغوی و نوعی درآمیختگی وسیع و آزادانه تمدن ها در پهنه وسیع اسلامی و میدان فراخ مسافرت ها و شهرت ها همراه با رابطه دایر و گرم ایران با هند و چین و بیزانس و قفقاز و عراق و حجاز و مصر و مغرب از مختصات این عصر است. در دوران این تقاطع عجیب مدنیت ها و افکار و امتزاج امواج کوه پیکر حوداث بزرگ بروز جان های پر جولان، جسور، نکته یاب و باریک اندیش شگفت نیست.

درست در این ایام که در جهان اسلامی، مدنیتی سنکرتیک با فیض گرفتن از فرهنگ یونانی و رومی و بر بنیاد فرهنگ ایرانی و هندی می درخشید، اروپا در تیرگی قرون وسطایی غرق بود. اروپا در آستانه نخستین تدارک جنگ های صلیبی قرار داشت که می بایست قریب دو قرن دیرتر آغاز گردد. غرب چندان چیزی نداشت تا به شرق اسلامی بدهد، بلکه در انتظار آن بود که بسیار چیزها بستاند.

 

در پایان این مبحث ذکر این نکته را ضرور می دانیم که با آن که در دوران مورد بحث فئودالیسم، نظام عمده اقتصادی و اجتماعی در جامعه ایران بود، ولی این فئودالیسمی است که خواه از جهت بقایای بسیار مهم و جدی بردگی و سازمان دودمانی (پاتریارکال) و خواه از جهت پدیده های گوناگون اقتصاد کالایی و خرده کالایی و رواج پول و تجارت و وجود کارگاه های بزرگ و تمرکز مردم در شهرها و پیدایش حکومت های بزرگ متمرکز و بسیاری نکات دیگر با فئودالیسم مغرب زمین تفاوت های بسیار بسیار جدی پیدا می کند. اگر این ویژگی های متعدد و مهم جامعه فئودالی ایرانی در دوران رونق این جامعه بین قرن های چهارم تا هفتم در نظر گرفته نشود و آموزش مارکسیستی به شکل تقلیدی بر آن انطباق یابد خطای محض است. در فئودالیسم مشرق زمین بستگی دهقان به زمین و بهره بیگاری مانند فئودالیسم غرب نمونه وار نیست. کشاورزی خرده دهقانی در ایران پیوسته گسترش فراوان داشته است. تقسیم کار اجتماعی پیچیده بوده و اصناف پیشه وران هرگز به صورت گیلدهای قرون وسطایی اروپایی متشکل و مقید نبوده اند. با این حال، دورانی که ما با آن سروکار داریم دوران ادامه فئودالیزاسیون جامعه ایران، دوران ارثی شدن، «اقطاعات» دولتی و تسلط بیشتر فئودال ها بر دهقانان آزاد، دوران ستاندن خراج های سنگین جریبانه از رعایاست. همین امر ریشه جوش و خروش و تضادهای اجتماعی ای است که اسماعیلیان از آن حداکثر استفاده را برای جلب توده ستم دیده و تنگ دست علیه خلافت عباسی و عمال ایرانی آن کردند.

 

 

برای مطالعه بخش های گذشته لینک های زیر را می توانید ببینید:                                                          

 

1 – http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/544/tabari.ht

2 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/545/tabari.ht

 3 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/546/tabari.htm

4 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/547/tabari.htm

5 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/548/tabari.htm

6- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/549/tabari.htm

7 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/550/tabari.htm

8 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/551/tabari.ht

9 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/552/tabari.htm

10 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/553/tabari.htm

11 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/554/tabari.html

 12 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/555/tabari.html

13 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/556/tabari.html

14 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/557/tabari.html

15- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/558/tabari.html

16 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/559/tabari.html

17 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/560/tabari.htm

18- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/561/tabari.html

19 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/562/tabari.html

20- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/563/tabari.html

21 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/564/tabari.html

22 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/565/tabari.html

 23 http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/566/tabari.html

24 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/567/tabari.html

25 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/568/tabari.html

26 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/569/tabari.html

27 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/570/tabari.html

28 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/571/tabari.html

29 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/572/tabari.html

30 – http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/573/tabari.html

31- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/575/tabari.html

32- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/576/tabari.html

33 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/577/tabari.html

34 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/tabari.html

35 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/579/tabari.html

36 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/580/tabari.html

37 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/581/tabary.html

38 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/582/tabari.

39 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/583/tabari.html

40 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/584/tabari.html

41- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/585/tabari.html

42 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/586/tabari.html

43 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/587/tabari.htm

44 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/588/tabari.html

45 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/589/tabari.html

46- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/590/tabari.html

47 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/merts/591/tabari.html

48 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/586/tabari.html

49 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/593/tabari.html

50 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/594/tabari.html

51- https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/595/tabari.htm

52 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/596/tabari.html

53 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/597/tabari.html

54 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/598/tabari.html

55 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/599/tabari.html

56 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/600/tabari.html

57 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/jon/601/tabari.html

58 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/jon/602/tabari.html

59 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/jon/603/tabari.html

60 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/604/tabari.html

61 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/605/tabari.html

62 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/606/tabari.html

63- https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/607/tabari.html

64 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/608/tabari.html

65 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/agust/609/tabari.html

66 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/agust/610/tabari.html

67 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/agust/611/tabari.html

 

 

تلگرام راه توده:                           

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 612  راه توده -  2 شهریور ماه  1396

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت