برخی بررسی ها... احسان طبری (79) چهره های درخشان ایران در طول تاریخ
|
فصل سی و یکم احسان طبری علامه قطب الدین شیرازی زندگی شگفت و پرثمر
علامه قطب الدین محمود بن مسعود بن مصلح کازرونی (634 – 710) فرزند ضیاءالدین مسعود بن مصلح کازرونی است که هم از پزشکان عصر و هم از مشایخ صوفیه بود و ریاست «بیمارستان مظفری» شیراز با وی بود. گویا شاعر و نویسنده بزرگ ایران سعدی شیرازی از همین خانواده است و ظاهرا علامه قطب الدین خال سعدی است. در چهارده سالگی پدر قطب الدین درگذشت و وی به رسم آن زمان که طبابت ارثی بود، سرپرستی بیمارستان مظفری را به سمت کحال و جراح و پزشک بر عهده گرفت و از آن جا که کودکی داهی بود و فراست و استعدادی کم نظیر داشت، هم از عهده این وظیفه برآمد و هم به سرعت در علوم عصر خود قوی چنگ شد و شهرتی عظیم در سراسر ایران و روم (ترکیه امروز) و شام (سوریه امروز) به هم زد.
شخصیت رشد یافته و ذوجوانب قطب الدین وی را در جامعه ممتاز می کرد. وی علاوه بر طب و ریاضی و فلسفه و علوم ادبی و دینی در بازی شطرنج و نواختن رباب و سرودن شعر و فنون شعبده نیز استاد بود و بذله ها و لطیفه های او که مجد خوافی و عبید زاکانی برخی از آن ها را در کتب خود نقل می کنند، شهرتی داشت. از جهت زندگی شخصی نیز بخت با او یاری کرد. شاگرد، دوست و همراه استاد البشر خواجه نصیر توسی وزیر دانشمند و مقتدر هلاکوخانه بود که ذکر جمیل آن وزیر شهیر در همین مجموعه آمده است. مدتی در شهرهای سیواس و ملطیه و شغل قضاوت اشتغال یافت. زمانی از طرف تکودار الیخان مغول به سمت سفارت همراه اتابک پهلوان به مصر نزد ملک قلادون الفی اعزام شد و نامه تکودار به قلاوون مورخ سال 681 هجری در باره این سفارت در دست است. برای او افتخار ملاقات با مولانا جلال الدین مولوی حکیم و شاعر و عارف بزرگ ما دست داد. خواجه رشید الدین فضل الله مورخ و وزیر معروف ایلخانان مغول با او دوستی داشت و طبق نامه ای که از رشیدالدین در دست است و از مولتان سند خطاب به قطب الدین نوشته است، برخی داروهای هندی را تحقیق کرده و شرح آن را برایش ارسال داشته است. در آن عصر خون آلودی که حتی خواجه نصیر با همه نفوذ در مزاج هلاکو خود را در خطر می دید و می گفت «بلا انگشتری و من نگینم»، اتفاقا زندگی قطب الدین بالنسبه بی دردسر گذشت. در 14 سال آخر زندگی خود به میل خویش در شهر تبریز منزوی شد و در سال 710 در سن 67 سالگی به آرامی در بستر خویش بمرد. قطب الدین (که گاه او را «ملاقطب» نیز می نامند) در سال های آخر زندگی خود را به تالیف و تصنیف گذراند. مولانا قطب الدین شیرازی یکی از بزرگان فکر و عمل است که هنوز پس از هجوم تاتار در ایران نمونه های آنان تا قرنی باقی بودند و ثمرات دیررس تمدن پیش از مغول اند. اگر چه از دوران او ابتکار و خلاقیت فکری بیش از پیش جای خود را به تتبع و تقلید و تکرار سخن گذشتگان می دهد، اما فعالیت پرجوش فلسفی و علمی و ادبی قطب الدین وی را از سپاه خاکستری رنگ و ناپیدای مقلدان صرف ممتاز می گرداند و برجسته و پرنمود می سازد.
آثار قطب الدین تا آن جا که بر نگارنده روشن است، قطب الدین شیرازی دارای هفت تالیف زیر است: 1- دره التاج لقره الدتاج که یک دایره المعارف فلسفی است و درباره آن مفصل تر سخن خواهیم گفت. 2- تحفه السعدیه یا شرح قانون از کتب مهم طبی است، زیر قطب الدین شیرازی در اطراف مسایل طبی با خوض بلیغ و نقادی از نظریات پیشینیان اعم از یونانیان و اطبای اسلامی سخن گفته است؛ 3- شرح حکمه الاشراق سهروردی؛ 4- شرح مفاتیح العلوم سکاکی در علوم ادبی؛ 5- تحفه الشاهیه به عربی در هیات؛ 6- جامع الاصول؛ 7- نهایه الادراک فی درایه الافلاک که بعدها ازروی آن تلخیص یا به اصطلاح «تهذیبی» به نام اختیارات مظفری نوشته است. این کتاب در علم هیات شامل چهار بخش یا «مقاله» است و پس از ذکر «مقدمات» به بحث در هیات اجرای علوم و هیات زمین و ابعاد اجرام و غیره می پردازد. در اختیارات مظفری که تهذیب همین کتاب است، نظر قطب الدین در باره ریاضیات چنین آمده است: «شریف ترین نوع از انواع علم ریاضی است که جزوی از اجزاء حکمت نظری است. علمی است که نفس انسانی را از اقتنای آن شرف اطلاع به هیات آسمان و زمین و عدد و افلاک و مقادیر و حرکات، و کمیت ابعاد و اجرام و کیفیت اوضاع بسایط اجرام که اجرای این عالمند، علی الاطلاق، حاصل می شود.» این تعریف قطب الدین از ریاضی، از جانب کسی که خود منجم و همراه خواجه نصیر از بانیان زیج مراغه می باشد، جالب است؛ زیرا در واقع دایره دید او از اشتمال دانش ریاضی نه تنها به مقادیر و کمیت ها بلکه به حرکت، جرم و اجسام آسمانی و زمینی وسیع است. البته، تعریف قطب الدین کاملا بدیع نیست، زیرا فیلسوفان پیشین و از آن جمله ابن سینا ریاضی را از «علم اواسط» می دانسته اند تقریبا به همین ترتیب تعریف می کرده اند، ولی برخی از این مسایل را گاه در مبحث «سماع طبیعی» و سماع العالم جزو حکمت سفلی یا حکمت طبیعی قرار می داده اند (رجوع کنید به ابن سینا در رساله فی اقسام علوم العقلیه). در همین کتاب قطب الدین می کوشید برخی دشواری های معروف ریاضی را حل کند، به برخی از مسایل و مباحث متداول به عقیده خود پاسخ دهد و چنان که مرسوم بود بین پیشینیان خویش حکمیت کند. مثلا در این بحث که «اعدل بقاع» کدام است نظریات مختلف بود. برخی مانند (ابن سینا) خط استوا را «اعدل بقاع» می دانند. فخررازی اقلیم چهارم از هفت اقلیم زمین را (که عرض های مدارات جنوبی آن "5 – "37 – "33 است) اعدل می دانست. قطب الدین جانب فخر رازی را می گیرد. طبیعی است که فلسفه طبیعت در قرون وسطی بسی ناقص بوده است و لذا مباحث آن اغلب لفظی و جدلی از آب در می آمد. در جغرافیای امروزی مفهوم کهنه «اقلیم سبعه» که پایه این بحث بود، اصولا مورد قبول نیست؛ یا مثلا قطب الدین می کوشد با استدلالات عقلی حرکت زمین را منکر شود و از این لحاظ از بیرونی که این فرض را مجاز می شمرد با آن که از حیث زمانی به ما نزدیک تر است، ولی از حیث فکر دورتر است. 8- اثر دیگری که از قطب الدین وجود دارد، رساله ای به نام رساله فی بیان الحاجه الی الطب و الاداب الاطباء و وصایا هم می باشد. از آن جا که علاوه بر ریاضی، پزشکی نیز از علومی بود که در آن قطب الدین تجربه ای فراوان داشت، نوشته های او در این زمینه ارزنده است.
اینک شمه ای در باره دره التاج که مهم ترین اثر فلسفی قطب الدین است، سخن گوییم. دره التاج لغره الدتاج یا انموذج العلوم یا به اصطلاح متداول بین طلاب «انبان ملاقطب» یک جنگ کامل فلسفه به معنای «علم علوم» است. قطب الدین شیرازی این کتاب را در سال های 693 – 705 به نام امیر دتاج از امیران اسحاقوند گیلان که نسب خود را به ساسانیان می رسانده اند، نوشته است. بخش اول این کتاب که مرکب از یک «فاتحه» و پنج «جمله» و یک «خاتمه» است به همت سید محمود مشکوه استاد دانشگاه در تهران چاپ شده است. بخش دوم این کتاب به کوشش سید حسن مشگان طبسی به طبع رسیده است. در مجموع، طبع این کتاب که در دو بخش و هشت جزء است، از سال 1317 – 1324 در تهران انجام پذیرفت. کتاب دره التاج پس از شفا مهم ترین تالیف جامعی است که در علوم فلسفی (علم اعلی یا الاهیات، علم اوسط یا ریاضیات و علم اسفل یا طبیعیات و نیز علم منطق) تالیف شده است و روی هم رفته دوازده رشته از علم و از آن جمله موسیقی را در بر می گیرد. اهمیت کتاب آن است که مهم ترین تالیف فلسفی به زبان فارسی محسوب می شود. در قیاس با شفاء در کتاب قطب الدین بخش ریاضیات و بخش حکمت عملی وسیع تر است. در اثر جامع قطب الدین شیرازی دو نکته جالب نظر است: 1- نخست کوششی است که وی برای تلفیق نظریات مشائیون و اشراقیون دارد و این همان تلاشی است که بعدها و به شکل پیگیرتر و جالب تری از طرف صدرالدین شیرازی دنبال می شود. در سراسر مباحث فلسفی کتاب دیده می شود که قطب الدین شیرازی هم به ابن سینا و هم به سهروردی که به ترتیب پیشوایان «مشاء» و «اشراق» شمرده می شدند، نظر داشته است. 2- برخورد قطب الدین شیرازی به مسایل فلسفی، ریاضی و طبیعی برخورد یک مدون و گردآورنده خشک و خالی و بی ابتکار نیست، ابدا. وی هم در مسایل فلسفی صرف (مانند نحوه تقسیم علوم) و هم در مسایل ریاضی و هم در مسایل پزشکی مردی صاحب نظر و دارای تجارب شخصی وسیع بوده است و این خبرگی او در اثر بزرگش منعکس شده است. در نحوه تقسیم علوم که از آن یاد کردیم، قطب الدین مایل بود چنان تقسیمی بدهد که در آن کلیه علوم عصر از فلسفی (یا حکمی) و دینی جای به گیرد. به همین جهت، او تقسیمی غیر از تقسیم ابن سینا به دست می دهد و تقسیم علوم را از همان آغاز به حکمی و غیر حکمی می کند و بدین سان، دین و فلسفه را دو رشته از دانش می شمرد. از همین جا تلفیق قطب الدین از فلسفه و دین آشکار می شود و این سنت نیز که بی شک بنیان گذارش او نیست و استادش خواجه نصیر و پیش از او متکلم فیلسوف فخر رازی را نیز پوینده همین شیوه می یابیم، بعدها از طرف فیلسوفان خلف او مانند دوانی، دشتکی، میرداماد، صدرا و غیره دنبال می شود. به همین جهت، قطب الدین در دره التاج همه مباحث را با استناد به آیات قرآنی و احادیث و احکام مذهبی سخت در می آمیزد و بدین سان، می بینیم که شعار فیلسوفان قرون وسطایی اروپا که می گفتند «فلسفه خادم دین است» در کشور ما نیز اجرا شده است. علت آن است که در آن ایام دین ایدئولوژی مسلط بود و اشکال دیگر ایدئولوژیک چاره ای نداشتند جز اطاعت از آن و دمساز کردن خود با آن. برای آن که نمونه هایی از مباحث دره التاج به دست داده باشیم، نکاتی از این مجدات عدیده برمی گزینیم. هدف ما تنها آشنا ساختن خوانند با شیوه فکر و بیان علامه قطب الدین است. دره التاج برخلاف برخی آثار فارسی فیلسوفان متقدم مانند ابن سینا و ناصرخسرو و حتی فیلسوف همزمان قطب الدین یعنی افضل الدین کاشی (بابا افضل) که در آن گرایش فارسی نویسی مشهود است، با زبان غامض و مغلق مدرسی و «ملایی» نوشته شده و برای کسی که با متون فلسفی قرون وسطایی ما آشنا نباشد، فهم این مطالب فارسی به اندازه فهم همان مطالب به عربی دشوار است. قبل از آن که نظریات قطب الدین را در مساله معرفت به نظر خواننده برسانیم می خواستیم نمونه هایی از طرز تفکر اسکولاستیک او را در مورد مسایل طبیعی (فلسفه طبیعی ارائه کنیم. شماره های گذشته را در لینک های زیر میتوانید ببینید: 1 – http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/544/tabari.ht 2 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/545/tabari.ht 3 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/546/tabari.htm 4 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/547/tabari.htm 5 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/548/tabari.htm 6- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/549/tabari.htm 7 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/550/tabari.htm 8 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/551/tabari.ht 9 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/552/tabari.htm 10 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/553/tabari.htm 11 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/554/tabari.html 12 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/555/tabari.html 13 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/556/tabari.html 14 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/557/tabari.html 15- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/558/tabari.html 16 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/559/tabari.html 17 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/560/tabari.htm 18- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/561/tabari.html 19 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/562/tabari.html 20- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/563/tabari.html 21 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/564/tabari.html 22 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/565/tabari.html 23 http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/566/tabari.html 24 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/567/tabari.html 25 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/568/tabari.html 26 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/569/tabari.html 27 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/570/tabari.html 28 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/571/tabari.html 29 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/572/tabari.html 30 – http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/573/tabari.html 31- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/575/tabari.html 32- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/576/tabari.html 33 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/577/tabari.html 34 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/tabari.html 35 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/579/tabari.html 36 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/580/tabari.html 37 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/581/tabary.html 38 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/582/tabari. 39 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/583/tabari.html 40 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/584/tabari.html 41- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/585/tabari.html 42 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/586/tabari.html 43 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/587/tabari.htm 44 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/588/tabari.html 45 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/589/tabari.html 46- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/590/tabari.html 47 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/merts/591/tabari.html 48 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/586/tabari.html 49 https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/593/tabari.html 51- https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/595/tabari.htm 52 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/596/tabari.html 53 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/597/tabari.html 54 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/598/tabari.html 55 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/599/tabari.html 56 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/600/tabari.html 57 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/jon/601/tabari.html 58 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/jon/602/tabari.html 59 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/jon/603/tabari.html 60 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/604/tabari.htm 61 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/605/tabari.html 62 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/606/tabari.html 63- https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/607/tabari.html 64 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/608/tabari.html 65 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/agust/609/tabari.html 66 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/agust/610/tabari.html 67 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/agust/611/tabari.html 68 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/agust/612/tabari.html 69 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/agust/613/tabari.html 70https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/septamber/614/tabari.html 71https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/septamber/615/tabari.html 72http://rahetudeh.com/rahetude/2017/septamber/616/tabari.html 73 http://rahetudeh.com/rahetude/2017/mehr/617/tabari.html 74 - http://rahetudeh.com/rahetude/2017/oktobr/618/tabari.html 75http://rahetudeh.com/rahetude/2017/oktobr/619/tabari.html 76- http://rahetudeh.com/rahetude/2017/oktobr/620/tabar 77 http://rahetudeh.com/rahetude/2017/oktobr/621/tabari.html 78http://rahetudeh.com/rahetude/2017/novamr/622/tabari.html
تلگرام راه توده:
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 623 راه توده - 18 آبان ماه 1396