توده
ای ها می گویند:
در
برابر
حمله به ایران
و جنگ طلبی حکومت بایستیم
بجای دل بستن به
نتیجه تهاجم خارجی و رفتن حکومت، هنر بسیج داخلی و خارجی در برابر جنگ را به خدمت
بگیریم. این سلاح علیه جنگ طلبان داخلی به مراتب برنده تر از حمله به ایران است.
از
دستاوردهای عظیم تکنولوژی اتمی ایران باید بعنوان دستاوردی ملی دفاع کرد و اجازه
نداد حاکمیت آن را به نام خود مصادره کرده و با ماجراجوئی های خویش، این ثروت عظیم
را برباد بدهد.
*
بمباران گسترده و هولناک ایران
و سپس- برخلاف تصور حاکمیت که نقشه مقابله با نیروی متجاوز را بر روی زمین ایران
تبلیغ می کند - اجرای طرح تقسیم کشور به حداقل 5 منطقه و کشور کوچک از محتمل ترین
سناریوهاست.
*
خاتمه بخشیدن به ماجراجوئی
های منطقه ای و بیرون کردن خواب و خیال صدور اسلام تشییع (
نگاه کنید به آخرین
تصمیم درباره تشکیل شورای غدیرخم در تهران
) و رفتن به سوی وحدت
ملی نیز از عاقلانه ترین راه حل هاست. اما نه این راه عاقلانه را حاکمیت ایران پیش
می گیرد و نه سناریوی امریکا را جدی. بدین ترتیب است که ایران و ایرانی میان دو سنگ
آسیاب قرار گرفته است.
*
توده ای
ها با هرگونه حمله و تهاجمی به ایران مخالف اند و برای ایجاد تغییرات و تحولات
مترقی در ایران، چنین حمله ای را حامل بدترین ضربه به آن می دانند. طبیعی است که
بلافاصله این پرسش در برابر توده ای ها قرار گیرد: " وقتی در ایران مشغول تولید بمب
اتمی اند و چنین سلاحی در اختیار حاکمیتی قرار می گیرد که رفتار آن با مردم ایران
نمونه رفتاری است که آنها با مردم جهان خواهند داشت، چه چاره ای جز چنین مقابله ای
باقی می ماند؟"
*
تکلیف
حاکمیت ایران، تغییر آن، تغییر رژیم و حتی سرنگونی نظام و یا هر رویداد و تحول
دیگری در ایران، امری است داخلی و تنها با اراده آگاهانه مردم ایران می تواند چنین
حوادثی بعنوان گامی به جلو و نه گامی به عقب تحقق یابد.
*
ما با
همین صراحت، نه تنها از دانش و تکنولوژی اتمی ایران بعنوان یک دستاورد ملی دفاع می
کنیم، بلکه معتقدیم نباید اجازه داد حاکمیت این دستاورد ملی را به سود خود مصادره
کرده و با ماجراجوئی های خویش و ادامه سیاست های نابخردانه آن را به نابودی بکشاند.
ما بدرستی نمی دانیم چه هزینه میلیاردی برای بدست آمدن این تکنولوژی در ایران صرف
شده، اما از منابع موثق اطلاع داریم که آنچه بعنوان تکنولوژی اتمی ایران اکنون در
حصار مرزهای میهن ما قرار دارد، با ثروت نفتی ایران برابری می کند.
*
رفتن و یا تغییر
کردن حکومت ها را هرگز زره اتمی ناممکن نساخته است، به زرادخانه اتمی اتحاد شوروی
نگاه کنید.
روی دیگر
این سکه نیز به حاکمیت کنونی ایران باز می گردد و آن اینست که "سلاح اتمی موجودیت
هیچ نظامی را تضمین نکرده و حکومتی که به ملت خویش متکی باشد، برای بقای خویش به
سلاح اتمی نیاز ندارد."
*
مگر کوبا
در زیر گوش امریکا برای بقای خویش به سلاح اتمی نیاز داشت؟ آن هم پس از فروپاشی
اتحاد شوروی و آن فشار عظیم اقتصادی که تا حد نداشتن سوخت؛ حرکت اتومبیل های فرسوده
و محدود کشور را فلج ساخته بود. مگر ونزوئلا سلاح اتمی دارد و یا مکزیک و پرو برای
ایستادن در برابر امریکا نیازمند سلاح اتمی بوده و یا هستند. همه آنها به بزرگترین
بمب اتمی دوران، یعنی مردم خویش متکی اند. آنچه که در ایران ویران شده همین سنگر و
دژ است. انتخابات مجلس هفتم و انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم و میزان شرکت مردم در
آنها جز این را نشان می دهد؟
ادامه
-----------------------------------------------
عقاب انقلابی آلمان
سالگرد انقلاب آلمان
و اعدام رزالوکزامبورگ
روزا لوكزامبورگ در
5 مارس 1871 در شهر كوچك زاموس در لهستان روسیه بدنیا آمد. لهستان در آن زمان كشوری
مستقل نبود و میان سه كشور پروس، اتریش و روسیه تقسیم شده بود. خانواده لوكزامبورگ
تاجر خرده پا و كمابیش مرفه بودند. آنان بعدها بخاطر تحصیل فرزندانشان زندگی خود را
به ورشو منتقل كردند. پدر رزوا مردی با فرهنگ بود و زبان های آلمانی، روسی و
لهستانی را میدانست. مادر او نیز به آثار نویسندگان آلمانی بویژه "شیلر" سخت
علاقمند بود.
ادامه
|