جسارت تاریخی
قبول شکست سیاست جنگی
دگرگون ساختن دستگاه حاکمیت
روزهای حساس و
شاید سرنوشت سازی برای ایران پشت سرگذاشته می شود. حاکمیتی که با ادعای
یکپارچگی، اصلاحات را، با انواع توطئه ها و جنایات، از چنگ مردم در آورد و
سیاستی جنگی- امنیتی را جانشین آن کرد، می رود تا فاجعه بزرگی را روی دست ایران
بگذارد. سخن آشکارتر از آنست که دیگر نیازی به زمینه سازی برای بیان آن باشد.
بحث بر سر حمله نظامی امریکا به ایران است. یعنی همان فاجعه ای که وقتی برای
نخستین بار راه توده نسبت به آن هشدار داد؛ بسیاری آن را توهم تصور کردند. زمان
زیادی از آن شماره های راه توده که این هشدارها در آن منتشر شد نمی گذرد. یکسال
تا یکسال و نیم. در این فاصله زمانی گام به گام به فاجعه نزدیک شدیم. عدم شناخت
عمیق از استراتژی امپریالیسم امریکا و ناآشنائی با ماهیت سرمایه متمرکز، تولید
بی بازار و اجتناب ناپذیر بودن سمت گیری جنگی برای کنترل و دفع بحران ساختاری،
نه حاکمیت را،- که ادعای شناخت مارکسیستی از جهان و جامعه ندارد-، بلکه بسیاری
از نیروهای مدعی را هم به گمراهی در شناخت ماهیت و انگیزه 11 سپتامبر و تحولات
پس از آن کشاند. حادثه ای که راه توده در نخستین اطلاعیه خود، که بعد از ظهر
حادثه منتشر کرد، آن را "رایشتاک قرن 21" اعلام داشت. این ما- بعنوان افراد-
نبودیم که چنین برداشتی از آن رویداد و حوادث پس از آن را داشتیم، بلکه مشی،
تجربه و سیاست توده ای جز این حکم نمی کرد.
عبور از گردنه ای که حاکمیت ایران، ماجراجویانه ملت ایران را تا نیمه آن با
خویش کشیده، اکنون بسیار دشوارتر از آنست که عده ای خوش خیالانه تصور می کنند.
اما این دشواری، یعنی جلوگیری از تجاوز نظامی امریکا به ایران، به معنای ناممکن
بودن آن نیست. هنوز ظرفیت هائی در منطقه، جهان و بویژه در داخل ایران وجود دارد
که بتوان با بهره گیری از آن دست و پای ارتش امریکا را بست و اجازه تجاوز آن به
ایران را نداد. این امکان، نه مانورهای نظامی سپاه پاسداران، نه ادعاها و هیجان
سازی های احمدی نژاد، نه امنیتی تر کردن هر چه بیشتر فضای سیاسی کشور، نه تشدید
یورش های نظامی در کردستان و بلوچستان و دستگیری و اعدام در خوزستان و
آذربایجان، نه دنبال روی از آن محفل مافیائی و مشکوک که کیهان شریعتمداری
بلندگوی آنست، نه در یورش و سرکوب هر اعتراض و اعتصاب و تحصن، نه در خرید
شتابزده تر موشک و سرعت بخشیدن به فعالیت های اتمی و دست یابی به بمب اتم، بلکه
در بزرگترین و شجاعانه ترین تصمیم سیاسی نهفته است. این تصمیم، از نظر ما پذیرش
شکست سیاست جنگی- اتمی و بازگشت شجاعانه از این مسیر است. دگرگون سازی ساختار
حکومتی و به خانه بازگرداندن ماجراجویانی که نماد و سمبل این سیاست اند، به
شجاعتی در حد یک تصمیم ملی و میهنی نیازمند است.
ادامه
--------------------------------------------------
مکزیک
لحظه شماری پیوند
با سوسیالیسم امریکای لاتین
ترجمه و تدوین: ستاره عسگری
مکزیک با نزدیک به 80 میلیون جمعیت و با یک پایتخت 22
میلیون نفری، از کشورهای فقیر آمریکای جنوبی است. کشوری دارای تاریخ تمدنی مخصوص
خود. تاریخ مبارزات اجتماعی و سیاسی مکزیک همیشه نه فقط سرمشق دیگر مردمان زحمتکش
این منطقه بوده بلکه حتی بخش خاصی از تاریخ جنبش چپ جهانی به شمار می آید.
در تمام طول تاریخ موجودیت این کشور، زحمتکشان و رنجبران مکزیک از مبارزه جهت احقاق
حقوق خود غافل نبوده اند. جنبش چپ در این سرزمین تاریخی به قدمت تاریخ استثمار و
استعمار دارد، مکزیک با قهرمان های فراموش نشدنی اش همچون زاپاتا.
به دلیل همسایگی این کشور به ایالات متحده آمریکا، مردمان این سرزمین در 200 سال
گذشته تاریخی استثماری واستعماری و پر حادثه ای را شاهد بوده اند.
ادامه
--------------------------------------------------
پیام های شما
پاسخ های ما
برخی ها وقتی از حزب توده می روند،
دوست دارند مثل گربه پنجه به اتاق شیشه ای گذشته خود بکشند و با انکار آن گذشته
برای امروز خود هویت بسازند. تدوین کننده کتاب خاطرات بزرگ علوی نیز از این
جمله است. خوشحالیم که کتاب دیگری درباره بزرگ علوی در ایران منتشر شده است، که
احتمالا از این سوسه دوانی آقای احمدی که کتاب خاطرات و تاریخ شفاهی برای بزرگ
علوی درست کرد آزاد است. در کدام حزب؛ سازمان سیاسی، اداره دولتی، حتی دانشکده
و ساکنان یک ساختمان اختلاف نظر نیست که عده ای انتظار دارند در حزب توده ایران
نباید باشد. مگر حزب توده ایران بهشت است و توده ای ها جنت مکان؟ توده ای ها هم
مثل بقیه مردم ایران و با همان خصلت ها و عادت ها هستند. بجای پرداختن به
کنجکاوی در روابط این و یا آن فرد یا افراد رهبری حزب توده ایران باید چسبید به
دیدگاه ها، نظرات، خدمات و جانفشانی های آنها و وقت را صرف امروز ایران، اوضاع
جنبش و نقش و تاثیر حزب توده ایران در آن کرد.