به مناسبت سالگرد خاموشی
نورالدین کیانوری
رهبران جمهوری اسلامی
پایان یک دوران را نفهمیده اند
پنهان شدن در سنگر
فقرا، ترویج خرافات و سرکوب مردم، هرگز به مفهوم دفاع از زحمتکشان و
مقابله با فقر و محرومیت توده های مردم نیست. 27 سال پس از انقلاب 57،
آن صحنه ای که در برابر همگان است، حجتی بر واقع بینی های علمی حزب
توده ایران نیست؟
آبان ماه 1378 (14 آبان) نورالدین کیانوری چشم بر جهان فرو بست. از ما پرسیده
اند: چرا از او یادی نکردید؟
این اعتراض هم به حق است و هم درست نیست. ما یاد کرد زنده یاد کیانوری را به
شهادت انتشار یکی از نامه های او، همراه با یکی از مقالات بسیار دقیقی که
پیرامون ماهیت انقلاب 57، پس از بیرون آمدن از زندان و در اوج بحث های روشنفکری
دوران اولیه اصلاحات نوشته بود فراموش نکردیم. اگر نوشته بودیم که آن نامه و
مقاله را به این مناسبت منتشر کرده ایم، آنوقت وظیفه حزبی خود را کامل انجام
داده و مشمول این انتقاد هم نمی شدیم. این بخش از آن توضیح دریافتی و انتقادی
درست است و می پذیریم. برخی ملاحظات مهاجرتی موجب این غفلت شد که سعی خواهیم
کرد، دیگر تکرار نشود.
کیانوری از معدود رهبران و شاید یگانه رهبرحزب توده ایران بود، که در سرنوشت
سازترین رویدادهای تاریخ معاصرایران حضور و نقش مستقیم داشت. سیاستمداری تیزبین
و تحلیل گری کم نظیربود، که با سلاح دانش، تجربه و واقع بینی علمی به استقبال
رویدادها می رفت و از دل رویدادها اندیشه های سیاسی و تشکیلاتی را بیرون می
کشید.
با همین تیزبینی و در عمل، از قیام ناکام افسران خراسان بسیار آموخت و در جریان
حکومت خود مختار و ناکام آذربایجان این تجربه را کامل کرد.
فرار تاریخی جمعی از رهبران حزب توده ایران از زندان قصر تهران را پیش از
کودتای 28 مرداد رهبری کرد. در دادگاه رهبران حزب توده ایران در رژیم شاهنشاهی
از حزب و آرمان های آن دفاع کرد. آنچه را برای مقابله با کودتای 28 مرداد ضروری
می دانست، در آخرین و دشوارترین لحظات با دکترمحمد مصدق در میان گذاشت و روز 28
مرداد از او خواست تا فرمان مقاومت مردمی را صادرکرده و از رادیو پخش کند.پس از
پیروزی کودتاچیان و تا فراخواندنش به خارج کشور، برای تبدیل بقایای سازمان حزبی
به تشکیلاتی مخفی و مقابله با دولت کودتا در ایران ماند. در دادگاه های نظامی
غیابا به اعدام محکوم شد.
در مهاجرت از انواع دام هائی که ساواک شاهنشاهی برای ترور و یا ربودنش ترتیب
داده بود، گریخت. با انتشار نخستین طرح برنامه جدید حزب توده ایران در سال 1350
و پایان یافتن یک دوره 10- 15 ساله آشفتگی نظری و تشکیلاتی در رهبری حزب توده
ایران و در نبود جبران ناپذیر زنده یاد "کامبخش" مسئولیت تشکیلات داخل کشور را
برعهده گرفت و هسته های مستقل حزبی را در دهه 50 و تا آستانه پیروزی انقلاب 57
در داخل کشور سازمان داد. ادامه
--------------------------------------------------
افسانه ما - 27
زندگی با توده ها
آشنائی با دردهای اعماق جامعه
سروان غلامعباس
فروتن
بازداشت موقت شرکت کنندگان در فستیوال جوانان، پس از بازگشت
از بوداپست پایتخت مجارستان، در فرودگاه
مهرآباد تهران. آنها در سال 1328 و بدنبال تیراندازی به شاه درتهران و
توطئه اعلام انحلال حزب توده ایران از این فستیوال بازگشته بودند.