فشار اقتصادی، زمینه ساز حمله
نظامی
تاخیر و تقدم های تازه
در سیاست های کاخ سفید
از آستانه قطعنامه دوم شورای امنیت
سازمان ملل برای تشدید تحریم ها علیه ایران، نشانه هائی از تاخیر و تقدم های
اقتصادی و نظامی در سیاست های امریکا در برابر جمهوری اسلامی مشهود بود. این
تاخیر و تقدم ها امروز واضح تر از آستانه تصویب آن قطعنامه خود را نشان می دهد
و شواهد حکایت از برخی تغییر آرایش های سیاسی در کاخ سفید دارد. این تغییر
آرایش ها هرگز به معنای منتفی شدن ضربه مهلک نظامی به ایران و نابودی زیرساخت
های اقتصادی و نظامی و اتمی ایران نیست، بلکه به معنای فراهم سازی زمینه های
داخلی برای رویدادهای پس از چنین حمله ایست. بدین ترتیب، امریکا دو تیغه
ذوالفقار را تیز می کند. یعنی با تشدید تحریم های اقتصادی، هم به تعمیق بحران
اقتصادی در ایران و فراهم شدن زمینه شورش های داخلی دامن می زند و هم با صف
آرائی نظامی، سیاست جنگی حاکم بر جمهوری اسلامی را تقویت می کند. تقویت سیاست
جنگی در حاکمیت جمهوری اسلامی دو نتیجه اجتناب ناپذیر دارد:
1- بلعیده شدن بودجه و درآمد کشور توسط نیروی نظامی و سلطه باز هم جدی تر و
تعیین کننده تر فرماندهان نظامی بر حاکمیت و تبدیل شدن آن ها به سدی در برابر
جنبش عمومی مردم ایران و در نتیجه، محروم شدن از حمایت ملی در صورت بروز حمله و
جنگ،
2- ترساندن و متحد ساختن کشورهای منطقه علیه ایران، برای آغاز حمله نظامی به
ایران، تاراج نفت منطقه و فروش سلاح به کشورهائی که به حیاط خلوت نظامی امریکا
تبدیل شده اند.
ادامه
-----------------------------------------------
چون رضا شاه در این جنایت پیشدستی کرده بود،
جمهوری اسلامی
سنگ قبر او را پشت و رو کرد تا در توده ای ستیزی از شاهان عقب نماند
فرمان قتل تقی ارانی
در جمهوری اسلامی!
سنگ فرش
مانده با گلدان هائی که در عکس دیده می شود سنگ قبر پشت و رو شده ارانی است
که زیر این سنگ فرش ها پنهانش کرده اند
|
ننگ با موزائیک رنگی پاک نمی شود
روزنامه
مردم ارگان حزب توده ایران در شماره158 در سال 1358
عکس و گزارش مراسم سالگرد قتل دکتر ارانی در زندان رضاشاه را منتشر کرد. این
عکس اکنون یک سند تاریخی در باره محل دفن دکتر ارانی است.
|
امام زاده عبد الله، از گورستان
های قدیمی و شناخته شده تهران است. حداقل برای نسلی که سال های پیش از آغوش
گشودن بهشت زهرای تهران به روی تهرانی را بخاطر دارد. گورستانی در کنار شهر
"ری". قصد ما نه شرح تاریخ گورستان امام زاده عبدالله، بلکه بازگشائی دفاتر
توده ای ستیزی در جمهوری اسلامی است.
بحث بر سر افشای زوایای از دیده پنهان مانده ستیز کور ارتجاع ایران با توده ای
هاست. حتی با قربانیان توده ای که در زمان شاه و پدرش رضاخان جان باخته اند. آن
که با طبری چنان کرد که تاریخ معاصر ایران آن را فراموش نخواهد کرد، با ارانی
نیز اگر زنده بود، همان می کرد که با طبری کرد و اکنون که او نیست تا امثال
حسین شریعتمداری با وی گفتگو کند، با یاد و نام او به مقابله برخاسته اند. می
خواهند با پنهان کردن محل دفن او، یاد و نام و خاطره اش را از اذهان پاک کنند.
پنجم فروردین با عزمی جزم به امام زاده عبد الله در شهر ری رفتم تا ارانی را
پیدا کنم. با چند نفری از بچه های دانشگاه قرار گذاشته بودیم.
به بهانه تعطیلات نوروزی هیچکس نبود که به این سئوال ما پاسخ بدهد: محل دفن تقی
ارانی کجاست؟
سرانجام، یکی از کارکنان قدیمی و مطلع گورستان وقتی سر کیسه را
مقداری باز کردیم گفت: دكتر ارانی را می شناسم اما جستجوی قبر او
بی نتیجه است. چند سال پیش به مسئولان گورستان از بالا دستور داده
شد که سنگ قبر او را برگردانیم تا نام او نیز در خاک دفن شود و
مردم نتوانند آن را ببینند و بخوانند. حتی چند سال پیش كه می
خواستند سنگفرش كف حیاط را تعمیر كنند، همان سنگ قبر پشت و رو شده
را زیر سنگفرش جدید دفن كردند و حالا كسی نمی تواند قبر را پیدا
كند.خیلی ها در این سال ها برای یافتن
و دیدن قبر ارانی مراجعه كرده اند ولی نتوانسته اند آن را پیدا کنند.بیش از این اطلاعی نداشت و یا داشت اما نمی خواست بدهد. ما را پاس داد به مسئول
حیاط مجاور که به حیاط مردگان سال های 1332 تا 1335 معروف است. این مسئول مرد
مهربانی بود با 35 سال سابقه كار در امام زاده عبد الله. با دلسوزی تمام ما را
بالای محل دفن شهدای دانشگاه (بزرگ نیا، قندچی و شریعت رضوی) برد و سپس سنگ
شکسته با نوشته های کمرنگ شده سرهنگ عزت الله سیامك، سرهنگ كاظم جمشیدی، سرهنگ
امیر افشار بكشلو، سرگرد جعفر وكیلی، سرگرد محمد رضا بهنیا و ستوان یكم محمد
باقر واله را نشانمان داد که همگی از افسران توده ای و تیرباران شدگان کودتای
28 مرداد اند. حدود تقریبی محل دفن ارانی را هم حاضر شد به ما نشان بدهد.
مخالفتی با عکس گرفتن ما نکرد و حاصل این تلاش نوروزی عکسی است که می بینید!
-----------------------------------------------
دیکتاتوری
در دولت مجری گلوبالیسم
ترجمه
بهروز بکتاشی
آنچه
را می خوانید ترجمه کوتاه بخشی از مقاله بلند "امپریالیسم گلوبال یا صلح و
حاكمیت خلقی؟" نوشته "روبرت گریفت" دبیراول حزب کمونیست بریتانیاست که در
نوامبر 2006 منتشر شده است.
فاز دوم امپریالیسم از سال 1945 و پایان جنگ جهانی دوم تا دهه اول 1990 طول
كشید.
جنبه های برجسته این فاز عبارتند از تثبیت و ساختار مجدد كاپیتالیسم چه در
عرصه داخلی و چه به لحاظ بین المللی در جهانی كه اردوگاه سوسیالسم به رهبری
اتحاد شوروی حضور داشت. وجود اردوگاه سوسیالیسم و در راس آن اتحاد شوروی
موجب امتیازات اجتماعی به سود زحمتكشان در جهان غرب شده و از لحاظ سیاسی و
ایدئولوژی، دموكراسی اجتماعی بوجود آمده و حتی درغرب، برخی احزاب
سوسیالیستی و كارگری وارد دولت شدند.
پیدایش فاز نوین و سوم امپریالیسم، گلوبالیزاسیون را بایستی در نتیجه
فروپاشی اتحاد شوروی و ضربات ایدئولوژی و سیاسی به جنبش چپ و كارگری در غرب
توسط دولت مونوپولی كاپیتالیستی دید.
البته واژه گلوبالیزاسیون چندان ها هم دقیق و بی عیب و نقص نیست. این واژه
ماهیت طبقاتی همانا فاكتورهای كلیدی اقتصادی و سیاسی را در نظر نمی گیرد.
در اینجا گرایش برای جدا سازی خصلت سیاسی امپریالیسم نوین از پایه های
اقتصادی آن مشاهده می گردد. از اینرو گلوبالیزاسیون بمثابه حركت آزاد
سرمایه، كالا و نیروی كار، موسسات آزاد، مالكیت خصوصی وسائل تولید، توزیع و
آزادی مونوپول ها در باصطلاح بازار آزاد با هدف بدست گرفتن بازار، اقتصاد و
اجتماع در مجموع خویش ارائه داده می شود.ایالات متحده، بریتانیا و دیگر قدرت های امپریالیستی اجرای كنترل تجارت و
مهاجرتی را پیش می برند كه عبارتست از هدایت جهان سوم و كشورهای سابق
سوسیالیستی بسوی سرمایه مونوپولی غرب.اما صرفا تمركز بر جوانب اقتصادی گلوبالیزاسیون به معنای آن است كه استفاده
از قدرت دولتی برای افزایش منافع مونوپولی به لحاظ سیاسی، میلیتاری و
ایدئولوژی از تصویر خارج گردد. در واقع استفاده از قدرت دولتی، بویژه توسط
ایالت متحده و بریتانیا برجسته ترین خصلت فاز نوین امپریالیسم است.