سايه روشن های خوفناک
تاکتيک جديد امريکا در برابر ايران
حاکميت باصطلاح يکدست، اين بار با زدوبند
خارجی
و بگير و ببند داخلی می خواهد ايران را قربانگاه ببرد
از دل انفجارهای عراق، دستگيری نظامی ها و
امنيتی های جمهوری اسلامی دراين کشور، تهديدها و مانورهای نظامی سپاه پاسداران
و ادعاهای جنگی جديد فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی، لشکرکشی دريائی امريکا به
خليج فارس، کابوس بی وقفه حاکميت که در هر حرکت و جنبش مطالباتی و اعتراضی
"براندازی" را می بيند، حاکميت باصطلاح يکدست، اما تکه پاره، نارضائی رو به
تشديد عمومی، بی اعتنائی حاکميت به نظرات و ديدگاه های متفاوت با ديدگاه و
نظرات حاکم، بازی موش و گربه با امريکا و اروپائی ها برای خريدن زمان و حرکت
روی امواج حوادث و رويدادها، بی اعتمادی عمومی حتی نسبت به اندک واقعياتی که
حاکميت و يا پيرامونيان آن به زبان می آورند، فساد و تبعيض و خشونت سلطه يافته
بر جامعه که بدون کوچکترين ترديدی ريشه آن به راس حاکميت آلوده به اين سه فاجعه
بر می گردد، فقر گسترده، سرکوب کارگران، معلمان، زنان، دانشجويان و آوارگی
روستائيان، گرانی و... چه رويدادی بيرون خواهد آمد، جز يک انفجار کور؟ آن مين
مخربی که زيرپای يکايک مردم ايران و حاکميت کار گذاشته شده، جز اين سرانجامی
نخواهد داشت. آن که می بُرد و می دوزد حاکميت است و آن که به قربانگاه برده می
شود مردم ايران.
مردمی که هيچ نقشی در تعيين سياست های حکومت- چه در عرصه داخلی و چه عرصه
خارجی- عملا ندارند. از نقشه ها و طرح های اتمی و جنگی و نظامی تا تصويب قوانين
جديد و در واقع وصله های جديد و نا همرنگی که به قانون اساسی می زنند و پيش می
روند.
اگر مدعی شويم که اين تابلوی سياه را از زوايای مختلف فقط ايرانی ها و بويژه
سياسيون می بينند، اشتباه کرده ايم. اين تابلو از زوايای گوناگون در ديدرس
امريکا و هر قدرت خارجی ديگر نيز هست و بر مبنای آن سياست های خود را تنظيم می
کنند. بدينگونه است که ما، بويژه در ماه های اخير شاهد تاکتيک های رنگارنگ
امريکا و اروپا و اسرائيل در ارتباط با آينده ايران هستيم. آنها نيز به تابلوئی
که در بالا ترسيم کرديم نگاه می کنند و بر مبنای آن گام های نو بر می دارند. از
جمله برای تکه پاره کردن و تجزيه ايران، نابودی توان نظامی و اتمی جمهوری
اسلامی، جنگ داخلی درايران و سرانجام غرق کردن ايران در يک جنگ منطقه ای.
ادامه
-----------------------------------------------
قلب چاک چاک
سرهنگ عزت الله سیامک
در انزوای امام زاده عبدالله
مهرماه 1333. یکسال و دو ماه پس از کودتای
خونین 28 مرداد. یکی از شریف ترین و میهن دوست ترین افسران ارتش ایران به جوخه
اعدام سپرده شد. سرهنگ عزت الله سیامک، بنیانگذار سازمان نظامی حزب توده ایران
و از قدیمی ترین کمونیست های ایران بود، که در جریان یورش به گروه "ارانی" -
معروف به 53 نفر- به چنگ استبداد رضاشاهی نیامد و در امان ماند. در این دوران-
فاصله یورش به حزب کمونیست و سپس دستگیری گروه ارانی- انگشت شمار بقایای لو
نرفته و دستگیر نشده حزب کمونیست ایران و گروهی که زنده یاد تقی ارانی هدایت
فکری آن را برعهده داشت در دو هسته مستقل از یکدیگر فعالیت مخفیانه می کردند.
حلقه واسطه این دو هسته شادروان عبدالصمد کامبخش بود، که خود از تصفیه شدگان
ارتش رضاشاهی بود. او تحصیل کرده اتحاد شوروی بود و پلیس امنیتی رضا شاه آنقدر
نسبت به حضور وی در ارتش حساسیت داشت که بتواند ضرورت برکناری او از ارتش را به
رضاشاه گزارش کند.
از آن تاریخ تا یورش به گروه ارانی، این دو هسته، مستقل از هم فعالیت داشتند و
هیچیک از اعضای گروه 53 نفر،- جز عبدالصمد کامبخش- اطلاع از هسته دوم نداشتند.
دراین هسته دوم، علاوه بر سرهنگ سیامک، برخی نظامیان دیگری نیز فعالیت داشتند
که بعدها در قیام افسران خراسان و حکومت فرقه دمکرات در آذربایجان نقش آفرین
شدند.
ادامه
-----------------------------------------------
اعلامیه حزب کمونیست ایران در سال 1307
سرمقاله "آژیر" به سردبیری پیشه وری در سال 1324
جشن ماه مه
و شعارهای کارگران و زحمتکشان ایران
امروز اول ماه مه است. در تمام نقاط کره زمین، هر جا که
کارگر و زحمت کش متشکل وجود دارد، هرجا که کارگر خود را شناخته و شخصیت طبقاتی
پیدا کرده است امروز دست از کار کشیده، جشن می گیرد. اتحاد و یگانگی خود را
بمعرض نمایش می گذارد.
عید اول ماه مه برای تفریح و خوش گذرانی نیست. آن را برای تشریفات برقرار نکرده
اند. این عید مبارزه است. این عیدی است که طبقه کارگر بواسطه آن زور و توانایی
خود را امتحان می کند. شعارهای روزانه خود را بگوش تمام افراد زحمت کش می
رساند. آن ها را به مبارزه و نبرد عادت می دهد. از این نقطه نظر، عید اول ماه
مه روز مانور عمومی است.
این عید بیشتر از سه ربع قرن است از طرف کارگران دنیا معمول و متداول شده است.
کارگران ممالک مترقی در شرایط گوناگون مراسم آن را اجرا کرده حتی در اغلب ممالک
در اثر زد و خوردها و تصادمات گوناگون حبس و تبعید و قربانی های فراوان هم داده
است.
در تهران ۱۲۹۹ به این مناسبت نمایش عظیمی داده شد. در مسجد سپه سالار نمایندگان
کارگران سخنرانی بسیار جدی تشکیل داده، آرزوهای خود را که هشت ساعت کار و حفظ
قانون اساسی و مشروطیت از مواد برجسته آن ها بود، اعلان کردند.
بعد از آن همه ساله حتی در روزهای تاریک و مخوف سلطنت پهلوی همه ساله مراسم اول
ماه مه اجرا می شد.
پلیس مختاری این روز را یادداشت کرده بود. می دانست که روز شکار سیاسی است و در
اثر تجربه فهمیده که به هر ترتیبی هست روز اول ماه مه از طرف کارگران تظاهری
خواهد بود. این تظاهر به پلیس امکان خواهد داد عده ای را به دام اندازد. اگر به
دفتر اداره سیاسی مراجعه شود، معلوم خواهد شد اغلب توقیف ها در همین روز یا چند
روز بعد از آن اتفاق افتاده است.
ادامه
-----------------------------------------------
خلاصه مصاحبه روزنامه سوسياليستی" يونگه ولت» آلمان
با «اسکار فيگوارا» دبير اول حزب کمونيست ونزوئلا
آنچه را چاوز نگفت
ما به احمدی نژاد گفتيم
ترجمه:عسگر داوودی
يونگه ولت:اجلاس حزب کمونيست در
کاراکاس. تصاويری از لنين ،ارنست تالمان،هوشی مين، و مائوتسه تونگ بر ديوارها شاهد
اجلاس اند. اين تصاوير تا چه حدودی با «انقلاب بوليواری" در ونزوئلا ارتباط دارند؟
اسکار فيگوار: سياست چاوز ترکيبی از نظريات مختلف از جمله مارکسيسم می باشد. البته
با توجه به شرايط موجود منطقه و ونزوئلا، لنينيسم بعنوان يک ديدگاه ضد امپرياليستی
در اولويت قرار دارد. البته نظريات آنتونيو گرامشی نيز در همين رابطه تا حدودی مورد
توجه واقع می شود. ايده های ميهن پرستانه افراطی به وضوع آشکار است. همچنين اشکال
مبارزاتی گذشته مردم ونزوئلا، ايدئولوژی سيمون بوليوار در ترکيبی از همبستگی و
آزاديخواهی ضد امپرياليستی ديدگاه های او را تشکيل می دهد.
ادامه